چند کوچه بالاتر از خانه ما، یک زوج می روند پیش مشاور. در میانه مشاوره زن به بهانه دستشویی از اتاق بیرون می آید. کیفش را روی مبل سالن انتظار می گذارد. به بالکن می رود و خودش را از طبقه پنجم به حیاط پرت می کند... این اتفاق را یکی از مغازه داران نزدیک محل اتفاق برایم تعریف می کند. بعداً که فیلم دوربین های مداربسته را برای تبدیل به مغازه اش آورده بودند خودش ماجرا را به چشم دیده و بعد از چند روز هنوز متاثر بود... زن که ظاهراً سابقه خودکشی هم داشته در میانه رواندرمانی نومید از رسیدن به راه حل، مسیری برمی گزیند که زود و فوری راحتش می کند و بعید می دانم از فاجعه ای که برای دیگران بار آورده چیزی احساس کرده باشد...
94
5
1399/06/24