دیروز تمام خودم را تمام خاطرات محو و گاه سوخته آلبوم عکس را دیروز من تمام رگه های سفید موهایم را تمام آسیاب های بی تجربگی ام را من دیروز تمام همه کل وجودم را به توپ بستم تقصیر با مننیست همه آنچه از تیر و تفنگ می دانستم خلاصه بود به درب پشتی مدرسه خلاصه بود به چهار یا بیشتر بادکنک رنگی و تفنگ بادی که از قصد کسی را نمی کشت من دیروز روز را، شب را، شبانه روزم را به توپ بستم چه کنم ها؟ چه کنم که آخرین بار شلیک تیر و کمان چرمی ام تنها یک هدف داشت شیشه مشروب خالی سرمستی که هرگز ننوشیدمش من دیروز مستی ام را هم به توپ بستم ببخشید آقا من یک عدد هفت تیر پر می خوام تاکید می کنم پر میخواهم هفت جان سگم را بگیرم این بار میخوام دلم را، ذهنم را، خیالم را، آرزوهایم را، بودن را، نبودنم را، اصلا کل همه وجود خودم را به توپ ببندم همین عکس از همراه و همنفسم @rahahajizeinal
763
9
1399/07/28