. قصه‌های آدم‌ها - ۸ به احترام همه آدم‌های حسابی . ◇ حاج‌آقا هاشمی امام جماعت مسجد توحید، سه نوبت صبح و ظهر و شب توی مسجد نماز می‌خواند. نمازهای صبح، گاهی از بقیه وقت‌ها شلوغ‌تر می‌شد. چند مسجد دوروبر، شارعی و قندی و صاحب‌الزمان و پنبه‌چی صبح‌ها امام جماعت نداشتند و اهل محل نماز صبح مفصلی برگزار می‌کردند. ¤ یک‌بار رفته بودند خوزستان و هفتادهشتاد خانواده عیال‌وار #جنگ_زده را برده بودند روستایی نزدیک اراک جا داده بودند. برای راه انداختن زندگی آنها، یک دوره از اهل محل برای جنگ‌زده‌ها کمک جمع کردند که وسیله‌هایی برای زندگی اولیه آنها فراهم شود. نتیجه، چند کامیون کمک از مردم چند محله دوروبر بود که فرستادند برای آن هفتادهشتاد خانواده عیال‌وار جنگ‌زده. ¤ حاج‌آقا یک پسر نوجوان داشت که نمی‌توانست حرف بزند. کمی عقب‌مانده دنیا آمده بود. هر چند وقت یک‌بار، خود حاج‌آقا دست پسرش را می‌گرفت و برای معاینه دوره‌ای پیش دکتر می‌برد. طول خیابان، اهل محل از مغازه‌دار و رهگذر تا جوان‌های آن زمان سر کوچه، با حاج‌آقا سلام و علیک می‌کردند و احترام می‌گذاشتند. ¤ خانه حاج‌آقا، در ردیف روبه‌رویی مسجد، کمی آن‌طرف‌تر از خیابانی بود که یک مدرسه ابتدایی پسرانه سر نبش داشت. یک دالان کوچک، در خانه حاج‌آقای هاشمی را از ردیف خانه‌ها و مغازه ها جدا می‌کرد. بعد از در کوچک فلزی هم دالان ادامه داشت تا حیاط سرسبز خانه امام جماعت محل. جلو در، هر کس زنگ خانه را می‌زد، حاج‌آقا یا خانمش پشت #اف_اف جواب می‌دادند و اگر کاری بود، در خانه را باز می‌کردند. ¤ می‌گفتند قبل از انقلاب، دوسال رفته تبعید و طعم بازداشت #ساواک را چشیده، از چیزی هم نمی‌ترسد. خودش می‌گفت خانه #امام_جماعت، خانه همه اهل محل است.■ . #محمدحسین_بدری @mh.badri @sobhe_no @seyed.mojtaba.ghoreishi . #حاج_آقا_هاشمی که خداش رحمت کند. #صبح_نو #روزنامه_صبح_نو #قصه_های_آدم_ها #این_مردم_نازنین #آدم_های_معمولی #مختاری #خیابان_مختاری #محمود_هاشمی #محمودهاشمی #سیدمحمود_هاشمی #سیدمحمودهاشمی #مسجد_شارعی #مسجد_قندی #مسجد_پنبه_چی #مسجد_ توحید #مسجدشارعی #مسجدقندی #پنبه_چی #مسجدتوحید #سیدمجتبی_قریشی_نژاد #سیدامیر_پناه_پور #تصویرسازی #illustration #illustrate