دیروز خبرهایی را در اینترنت خواندم از سیلِ جمعیتی که در جاده‌های شمال بودند و کمپ‌های کنارِ دریا و جنگل‌ها ... در جای دگر خواندم و دیدم که با توجه به اعلام ستاد مبارزه با COVID-19 در مجالسی جمعیت‌های زیادی مشغول به عزاداری و خیمه آتش زدن و صف‌های طولانی برای قیمه‌های نذری و غذای امام حسین(ع) هستند. توجیه آنان که در سفر بودند و کنارِ دریا و آنان که سیاه پوشیده‌بودند از نگاه من هیچ فرقی نمیکند. توجیه یعنی «خرجی یا ضرری یا تاوانی را سرشکن کردن» آیا می‌شود کادرِ درمان را سرشکن کرد؟! آیا می‌شود تمامِ این صبرها و روزهای پر فشارِ اقتصادی را که بخشی از آن از ورودِ همین COVID-19 است فراموش کرد! چرا ما همه چیز را گردنِ دیگران می‌اندازیم و یک نگاه به خودمان نمیکنیم؟ به خدا قسم دوستی داشتم که سال‌هاست پدرش نذر عاشورا دارد و سن و سال دار هم است، دیروز فهمیدم دیگ‌ها را آتش نکرده که مبادا...گفته: بیماری آمده ، خیر از نذر می‌رود... به خدا که جمله خودش است. من ترسم از سیاهی بیشتر است! از همین چند هفته دیگر که ماسه‌های مانده بر تن از دریا خودش را نشان می‌دهد. هزاران نفر را می‌شناسم که در خلوت و خانه عزا داشتند. چرا لج میکنیم باهم، به خدا که همه از همیم... اگر در راه برگشت از جاده‌ها هستید و یا ظرف سفیدِ یکبار مصرف در یخچال دارید این متن را لایک نکنید. دیروز که این خبرها را خواندم و دیدم این هایکو در سرم پیچید «سریع‌تر از تگرگ سبک‌تر از پر اندوهی گنگ از ذهنم گذشت» . نقاشی از شهره مهران عزیز است
صابر ابر | دیروز خبرهایی را در اینترنت خواندم از سیلِ جمعیتی که در جاده‌های شمال بودند و کمپ‌های کنارِ دریا و ...
1،987
1399/06/10