آشنایی من با مجله فیلم به دوران دبیرستان بر میگرده. فکر  میکنم اولین شماره ای که خریدم هفده بود، یا شاید هفت ، ... یادم نمیاد.... هنوز دبیرستانی بودم و تو خواب هم نمی دیدم روزی سینما حرفه من بشه. کوچکتر که بودم در مقابل سوال ؛ بزرگ شدی میخوای چی کاره بشی؟ هیچ جوابی نداشتم بدم...فقط،سعی میکردم مثل بقیه بچه ها محکم یه جوابی بدم ! حتی یه دفه گفتم : خلبان ! بعد با خودم فکر کردم آخه چرا؟؟!!! 😁...  پدرم مهندس و مادرم دبیر فیزیک بود. خاله هام یکی نرس و دیگری حسابدار بود. دور و برم همه یا با ریاضیات و مهندسی سرو کار داشتن یا با پزشکی. حتی یک نفر که حرفه اش هنری باشه نداشتیم. مادرم نقاشی میکرد و پدرم حافظ شناس بود . اما در کنار حرفه اصلی. فقط یه فامیل دور داشتیم ، که میگفتن یه فیلم ساخته که توقیف شده ، خودش هم رفته خارج ، در نتیجه اصلا نمیشد ملاقاتش کرد ...اینترنتی در کار نبود. ویدئو تازه اومده بود با اون نوارهای بتاماکس و بعد وی اچ اس کت و کلفت و دستگاههای پر دردسر.! یه ویدئو توکی بود سر پارک وی که با مامانم دلق و دلوق میرفتیم که فیلم کرایه کنیم!. بعدش هم که کلا غیر مجاز شد! بگذریم... مجله فیلم برای من یک انفاق عجیب و بزرگ بود. دنیای ناشناخته فیلمسازی و نقد و پشت صحنه، که من رو از اولین شماره عاشق کرد. فیلمهایی که حتی هرگز ندیدم رو خوندم و بعد ها با دیدن یک صحنه تشخیص دادم و چون میشناختم بیشتر یاد گرفتم و لذت بردم ..‌. برای خودم هم عجیب بود. من سینما رو ، نگاه کردن رو ، نقد رو و تاریخ رو در اولین قدم با مجله فیلم شناختم. تا سالیان دراز پس از بازیگر شدن همچنان هر ماه سینمایی ام با مجله فیلم شروع شد... بعدها آرشیو بزرگ و سنگین مجله ام حسابی دست و پاگیر شد و زمانی که ناچار به رهاکردن شدم به یک عاشق جوان بخشیدمش... هرگز فراموش نمیکنم... ممنونم آقای مهرابی از همه سالهای سینما و عشق که با رنج و زحمت برای امثال من فراهم کردید دنیای ما را رنگی کردید  روح ما را تازه کردید ما را عاشق سینما کردید سفرتان پرنور باد... #مسعود_مهرابی #لادن_طباطبایی #مجله_فیلم #تسلیت #یاد #نوستالوژی #سینما #تلوزیون