سال هفتاد و چهار فيلم سياه و سفيدى به نام مسيح ساخته بودم و با شوق نسخه وى اچ اس فيلم رو به استاد اكبر عالمى دادم بعد از يك هفته وقتى جوياى نظرشون شدم خيلى برافروخته به من گفتن پسرجان فكر كردى اورسن ولزى فيلمت رو ديدم خيلى پرمدعا و عجيبه برو فيلم ساده بساز بعد از اين كارا بكن من هم خوشحال شدم كه كار متفاوتى كردم هم قدرى از عصبانيت ايشون حالم بد شد بيست سال گذشت و در فستيوال فجر ديدمشون و درباره فيلم سينمايى كه ساخته بودم نظرشون رو خواستم گفت نديدمش ولى حتما عادى نيست چون شما بلد نيستى طبق روال باشى برام عجيب بود كه بعد از اين همه سال عالم بودن به وضع ذهن و فكر من استاد اكبر عالمى سينما رو به شكل كلاسيك و دقيق و همه جانبه عالم بودن روحشون شاد
علیرضا فرید | سال هفتاد و چهار فيلم سياه و سفيدى به نام مسيح ساخته بودم و با شوق نسخه وى اچ اس فيلم رو به استاد ا...
17
1399/07/22