🍁 نشسته بود و دود می کرد؛ خاطره ها را خنده ها را خوشی ها را خواسته ها را خستگی ها را خواب ها را خیال ها را این آخری *ها*یش از همه سفیدتر بود و روشن تر اصلا تا الان به همین آخری زنده بود کاش یکی از همان عابر ها، یکی می شد و جلوی آخرین پُک اش را می گرفت و برایش خیالش را بازی کرد. حتی برای یک لحظه اندازه همان یک پُک... همان یک *ها*... #داستان_تب_خال #روح_الله_حجازی • #سی_و_سه_پل #اصفهان_زیبا #herpesstory #lovestory #isfahan
906
27
1399/07/05