عکسهای مستند خفه خونستان سال ۱۳۹۰ عکاس حبیب نریمانی ( در ادامه پُست قبلی ) « هشدار امکان دارد دیدن عکسها حالتان را دگرگون کند » در لابلای لحظه فیلمبرداری ، که لحظات دلهره آوری بود و ثبت سوژه ها و اتفاقات آنی مهم ترین کار بود ... اینکه قاب بندیهای فیلم درست دربیاید ، صداها خوب ضبط شوند و روایت به درستی پیش رود ... با سایبر شاتی که داشتم ، تلاش می کردم لحظاتی را نیز عکس بگیرم .... مکانها ، مکانهای عادی نبودند ! آدمها هم مردمی عادی نبودند ! هر لحظه خطری یا حادثهای امکان داشت رخ دهد . در این هیاهو می بایست فیلم مستند می ساختم ، دکوپاژ های آنی و گفتگوهای بداهه ( هر چند از قبل یا در طول مسیر رسیدن به چنین جای پر خطری سوالها را یا خط روایت را در ذهنم می پروراندم . ) اکثرا خودم فیلمبرداری می کردم و در بیشتر مواقع علی پاکنهاد صدا بردار بود .سعید قربانی حکم پشتیبانی را داشت وقتی بود دلگرم بودم ، پسری پر جسارت بود . . . شیراز / مشهد / بندرعباس / مازندران / زاهدان / اصفهان / گرگان و ... تمام محله های آلوده به مواد مخدر این شهرها را گز کردیم و لابلای پاتوقهای مصرف سرک کشیدیم ! مصرف کنندگان عجیب در حال تکثیر بودند از کودکان هفت ، هشت ساله تا مردها و زنهای مو سفید کرده ، از دکتر و مهندس و دانشجو تا کارگر و بیکار و الاف وحشتناک بود ، وحشتناک هست . تیمارستان جای عقل باختگان مواد صنعتی بود و زندانها قاتلهای هراسناک را در خود جای داده بود . هر بار که برای فیلمبرداری می رفتم می دانستم که دارم به کابوس هایم کابوسی دلهره آور اضافه می کنم ! @saghi.m.r @paknahad.alireza @habibnarimani1980
164
8
1399/08/01