رد درد در جا به جاي نسوج جسد مانده بود ولكن عين درد هيچ جا نبود.براي همين چيزها بود كه مي بايد رد درد را در جايي ديگر مي زدم.تا در مكاني ديگر به غير از تن آدمي به ملاقاتش مي رفتم.مثلا در مكاني به عين كلام.درد كه تنها در نسوج تن آدمي پرسه نمي زند.گاهي هم ساكن اشيا مي گردد.حتي ممكن است در قاب عكسي منزل كند يا حتي در الفاظ يك صدا.بايد كلمه بهترين مكان براي سكونت درد باشد كه آدمي رنجش رادر كلمه مستحيل مي كند و بر صفحات كاغذ مي نويسد تا درد را دور از خود محبوس كلمات كند #رود_راوی #ابوتراب_خسروی
آیدا اورنگ خدیوی | رد درد در جا به جاي نسوج جسد مانده بود ولكن عين درد هيچ جا نبود.براي همين چيزها بود كه مي بايد رد د...
5
1399/08/14