‌ تمرین برای ضبط با دوربین های خاص فیلمبرداری و چیزهای عجیب دیگر ... ! ساختار و خطوط ذهن خیال پردازم آرام نمی گیرد ، پر از نشانه هایی که قرار نیست ساده روایت شوند ، انگاری همیشه قرار است جور دیگری با ماجرا بر خورد کنم ... تمام سختی کار همین مواجه است ، نه برای خودم که برای انتقال و تفهیمش چه آدمها که نمی دانند و می خواهند ادا در بیاورند که می فهمند و همینجاست که کار گره می خورد و هیچ چیز آن طور که باید پیش نمی رود ! لعنتی مثل مرض لاعلاج است ، می دانم که چنین کنم اینچنین می شود اما خب نمی توانم این اندیشه خیال‌پرداز را راضی کنم که چنان خلق کند که چنین نشود اما عین آب در هاونگ کوبیدن است . بی مروت ! گاهی کاری نمی توان کرد ، فقط باید دل به امید بست که بخیر بگذرد و اندکی تصویر و گفتار قابل حضم آن وسط باشد و به فهم کمک کند . طرف سری به عنوان تایید تکان دهد و نفسی راحت برای من بنده خدا بماند . من نمی دانم جهان اینقدر عجیب و پیچیده است چرا همه میخواهند ساده و راحت و دم دستی جلوه اش دهند ! خب درک همین جهان عجیب و غریب است که خیال من را به آنچنان جاهایی می کشد که یک جور دیگر است واقعا هستی خیلی گنگ و پیچیده و غریب است ! به هر جهت چاره ای نیست ، تا یاد دارم من غریب بوده ام و ذهن خیال پردازم اینچنین غریب تر ..‌. و پیش رویم سراسر مواجه های هزار تو . این معنای خاص زیستن نه چیزی چنان جذاب است که گاهی چنان آفتی بر جان روزگارام است .‌ به هر حال لحظه لحظه ای زندگی جنگیدن است با هر آنچه که انتظارش را نداری ! جنگ من ، کمی پرمایه تر است . احساس می کنم شبیه شخصیتهای کمیک استریپ با آن سلاحهای عظیم‌الجثه‌ ، اکشن طور پیش می روم . در این رزم ها ، زخمهای ضربه های کاری از پا در نیاوردم ، باز جای شکر دارد . عکس : تمرین برای ضبط ( رسول هنرمند و سارا اشتیاقی ) نمایشنامه کشتن کابوس ها نویسنده ، طراح و کارگردان حبیب نریمانی تهیه کننده رسول هنرمند