از سال ۷۰ توسط برادرم فرهید با مجله فیلم آشنا شدم. هر ماه دکه روزنامه فروشی شهرمان در روزی مشخص تعداد اندکی مجله فیلم می آورد و برادرم حدود ساعت ۶/۵ تا ۷ صبح به آنجا میرفت و پس از یکی دو ساعت با یک مجله فیلم و یکی دو مجله ورزشی و سینمایی دیگر برمیگشت و ما ساعتها و روزها را برای خواندن برگ برگ آنهاسپری میکردیم.همان روزها بود که با نام مسعود مهرابی آشنا شدم. برای ما که سینمای شهرمان در تسخیر فیلمهای درجه ب و جیم ایرانی و خارجی تجاری بود و گاه گداری در سال یکی دو فیلم الف پخش میکرد و ویدیو هم که قاچاق بود ،مجله فیلم فرصت مغتنمی بود که چیزهایی بیشتری از معرفت سینما بیاموزیم. به یادمیآورم چندباری که برادرم فرهید به مجله فیلم ،نامه نوشت ،پرسشی کرد و در کمتر از یک یا دو شماره بعد جواب سئوالش را در صفحه نامه های خوانندگان با نام خود دریافت کرد و ما دوتا از سر ذوقِ آن پاسخ ،به طرح سئوال دیگری فکر میکردیم و این موضوع که کسانی هستند که ما برایشان اهمیت داریم ما را علاقه مندتر میکرد. آن روزها تنها روزنه های شناخت از سینما چند جلد کتاب و مجله فیلم و برنامه هنر هفتم استاد عالمی بود حالا که فکر میکنم میبینم تک تک اسامی ای که در آن مجله مینوشتند و مطلب داشتند استادان دانشگاه مکاتبه ای ما بودند. تعداد زیادی از هم نسلان من و یا قبل و بعد من بواسطه این مجله به سینما علاقه مند شده و آنرا جدی گرفتند. آقای مهرابی عزیز غمگینم نه برای پایان حیات یک جسم حیات شما در قلب دوستداران شماست غمگینم که چگونه با دونفر از یارانتان چراغی را ناباورانه روشن نگاه داشتید و قدر ندیدید مسیر زندگی افراد زیادی را آباد کردید و دیده نشدید غمگینم بی آنکه شما را هرگز ببینم! غمگینم که چرا قبل از دیدار ، یکی دیگر از موثران زندگی ام را از دست دادم. فکر میکردم که وقت به اندازه کافی هست برای قدر شناسی اما نشد! به همین سادگی ! به شما هم بدهکار شدم بماند برای روز حساب #مسعودمهرابی صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجله فیلم
2،556
54
1399/06/10