. من اجازه می دهم ساعت ها به من دروغ بگویید، و با آن شخصیت خیالی که از خودتان برایم می سازید احساس بهتری به خود داشته باشید. من وانمود می کنم که نقاب هایتان را باور کرده ام و از ناهنجاری هاتان تا حد امکان نمی رنجم زیرا ضعف ها و کمبودهایتان را درک می کنم و هرگز دلم نمی خواهد احساس شرمندگی به شما دست دهد. من نقاط تاریک زندگیم را با شما در میان می گذارم برای آنکه با شما همدردی کرده باشم و بدانید که فقط شما نیستید که در تاریکی قرار گرفته اید من تا جایی که می توانم به شما کمک می کنم و در قبال آن توقعی نخواهم داشت، به جز آنکه مهربانی ام را با سادگی اشتباه نگیرید من آسیبی که از سمت شما متحمل می شوم را معمولا به پای آسیب های درونی تان می گذارم و می گذرم. من حسادتی که از سوی شما می بینم را با صمیمیت و فروتنی بسیار پاسخ می دهم تا بدانید نکته ی قابل حسادتی در من وجود ندارد. من شادی ها، موفقیت ها و خوشبختی هایم را برای خود نگه می دارم زیرا علاقه ای به فخر فروشی ندارم من اشک ها ، غصه ها و رنج هایم را برای خود نگه میدارم زیرا علاقه ای به جلب ترحم ندارم من در هیچ زمینه ای با هیچکس مسابقه نمی دهم، زیرا می دانم مسیر من همانند اثر انگشت من، مختص من است و قابل قیاس با شخص دیگری نیست. من حتی در ذهن خود، هنگام قضاوت کردن شما برایتان ارفاق قائل می شوم، چه برسد به قضاوت در کلام، اما نه به آن شدت که حواس خود را از واقعیت پرت کنم من پیروزی خود را در گرو شکست هیچ کس دیگری نمی بینم، و شکست خود را با شکست دادن دیگران التیام نمی بخشم. و در آخر ،من، تصویر ایده آلی است که از انسان داشتم! نه فردی ساده لوح ، و نه یک فرشته. نام این صفات، انسانیت است. ممکن است شما هم چنین اخلاقاتی داشته باشید اگر اینگونه است، خود را برای روبرو شدن با جامعه ای کاملأ متضاد آماده کنید. به گونه ای که احتمالا در میان جمع، موجودی بی عقل جلوه خواهید کرد. همیشه غلط ها در اکثریت دست به دست هم خواهند داد تا انسان را از درستی پشیمان کنند. پ.ع
242
16
1399/07/05