. کودکی واسه من جای خیلی خیلی شگفتانگیز و قشنگی بود. مخصوصا خونمون و کنار خانوادم. ما خودمون ۴ تا بچه بودیم و یه عالمه دوست و فامیل و همسایه هم داشتیم که باهاشون کیف میکردیم. مادرمم همیشه کنارمون بچگی میکرد و توی کودکانههامون حضور کامل و پر رنگ داشت و پدرم خودش طراح بازی و شیطنت بود و برای خودش کودکی بود. از صبح تا شب بازی میکردیم و میخندیدیم. بچه که بودیم من و خواهرم نازی شبا پیش هم میخوابیدیم و با ضبط کاست قدیمیمون، آهنگای #فرامرزاصلانی رو گوش میکردیم تا خوابمون ببره. هنوز صدای دلنشینش، وقتی پیچ میخورد لای هد گرد و خاک گرفته کاست، همونجوری توی گوشمه؛ "ای پرستوهای خسته که غبار هر سفر به بالهای تون نشسته آیا هنوز هم میگذرید ز شهری که زمونه، به رویم درهاشو بسته." من خیلی دوست دارم برگردم به کودکی... . 🔴 لطفا👇👇👇👇بخونید 🖋 میشه ازتون خواهش کنم ادامه این جمله رو با همه حس و فکر و وجودتون، بدون خودسانسوری برای من بنویسید؟ جوابهاتون واسم مهمه. خیلی خیلی ممنونم ازتون♥️🙏 . ✅ ✅ من اگه یه بار دیگه برگردم به کودکی....... . پن: جواب خودمم فردا شب میذارم که به ذهنتون جهت خاصی ندم. 📸 by: @real.afshin . . . . . . . . . . . #کودکی #خاطرات_کودکی #خاطره #بازگشت_به_کودکی #خانه_پدری #نوستالژی #زندگی #گذشته #دلتنگی
292
28
1399/06/06