. به احترام آدم‌های معمولی، که دل‌های مهربانی دارند ■ قصه‌های آدم‌ها - یک توضیح ضروری: ما فرهیخته‌ها، ما که درس خوانده‌ایم، دانشگاه رفته‌ایم، به افتخار لقب فوق‌لیسانس و دکتری تزیین شده‌ایم، ما که در رسانه‌ها کار می‌کنیم، و فکر می‌کنیم بر دیگران اثر داریم، خیلی وقت‌ها دوروبر خودمان را هم درست ندیده‌ایم. همین آدم‌های معمولی که تصویری از آنها در بیشتر رسانه‌ها نیست. همین‌ها که با تصمیم آدم‌های معروف، ضرر می‌کنند و هزینه می‌دهند. و از پوزخند آنها غصه می‌خورند، اما صدایشان معمولا به جایی نمی‌رسد. به احترام همه آدم‌های معمولی، که دل‌های مهربانی دارند. ¤ ◇ ممدآقای بقال کچل بود. موهایش تا پشت سرش ریخته بود. نبش کوچه، بقالی داشت و داده بود در و پنجره مغازه را با آلومینیوم ساخته بودند و از یک طرف در گذاشته بود. آن طرف، یک پنجره کشویی که می‌خورد به پیش‌خوان مغازه. «ممدآقا» صدایش می‌کردند، وقتی خودش بود و وقتی نبود، ممدکچل. یک روز، پسر پنج‌شش ساله‌ای رفته بود پول توی دستش را دراز کرده بود طرف پنجره‌ای که به پیش‌خوان مغازه باز می‌شد و گفته بود: «ممدکچل، مامانم گفت دوتا بستنی بده.» یک‌دفعه دیدیم «ممدآقا» توی خیابان دنبال بچه می‌دود. همسایه‌ها؛ کبابی و نفتی و الکتریکی جمع شدند دورش که مرد حسابی، خجالت بکش، بچه‌ست، یه چیزی گفته. بعد که تعریف کرد بچه چه گفته، خندیدند که «خب کچلی دیگه، نیستی؟» دوتا زن داشت. خانه یکی، طبقه بالای مغازه بود و گاهی می‌آمد توی مغازه پشت دخل می‌نشست. صدای بمی داشت و دست‌های مردانه‌ای. یک ساعتی می‌نشست تا ممدآقا برود ناهارش را بخورد و بیاید. خانه زن دوم، روبه‌روی مغازه بود. جوان‌تر بود و توی مغازه نمی‌آمد و فقط گاهی که بیرون می‌رفت، از همان پنجه کشویی آلومینیومی از ممدآقا پولی می‌گرفت و زود می‌رفت. قیمت جنس‌های مغازه ممدآقا، از مغازه‌های دیگر کمی گران‌تر بود. اهل محل شوخی می‌کردند که خب، خرجش زیاد است و می‌خندیدند. مغازه‌های دیگر، ده‌ونیم-یازده می‌بستند و می‌رفتند. ولی ممدآقا تا یک-یک‌ونیم شب بود و پی خرید گران‌تر اجباری، به تن بیشتر اهل محل خورده بود. . ادامه دارد #محمدحسین_بدری @mh.badri @sobhe_no #ممدکچل که خداش بیامرزد. #روزنامه_صبح_نو #صبح_نو #قصه_های_آدم_ها #این_مردم_نازنین #آدم_های_معمولی #تصویرسازی #illustration
محمد حسین بدری | .
به احترام آدم‌های معمولی، که دل‌های مهربانی دارند
■ قصه‌های آدم‌ها - یک

توضیح ضروری:
ما فرهیخته‌...
4
1398/09/10