« آن روزها » خاطرات و نوشته #گنجعلی_صباحی و ترجمه #بهزاد_هنری که نام اصلی کتاب به آذری #اؤتن_گونلریم است .پدر گنجعلی ، کربلایی یونس که از مشروطه خواهان بوده از ترس حکومت رضاخان از مرز ایران گریخته و در آذربایجان و شهر آنینفیلد (شامخور) جاگیر شده بوده و به دنبال آن خانواده اش به آنجا مهاجرت می کنند ، گنجعلی که بعدها نویسنده ای معروف می شود به خوبی وصف شهرها و روستاهایی را که در دوران کودکی گذشته اند را نوشته و از دریچه ذهن او سالهای پایانی دوره روسیه تزاری و انقلاب اکتبر روسیه و حاکمیت کمونیستی لنین را می خوانیم و تغییرات زندگی اشتراکی بخصوص در روستاها و کار بر سر کلخوزها ( موسسات جمعی کشاورزی ) را شرح داده البته از لای لحن و قلم نویسنده و صاحب خاطرات می توان فهمید او از این تغییرات تقریبا راضی است و به گفته خودش او هم مبلغ سیاستهای سوسیالیستی شوروی بوده او که تحصیلات دانشگاهی داشته به عنوان دبیر و مدیر مدرسه فعالیت می کند و به سبب علاقه به نمایش شروع به بازیگری و کارگردانی می کند اما طوفان سیاست نیمی از عمرش را با خود می برد ، استالین بعد از لنین حاکم می شود ، دولت مرکزی تصمیم می گیرد مهاجران را یا به کشورشان برگرداند یا اگر به علت حضور و هویتشان مظنون شد همه اشان را به مناطق یخ زده و سردسیر سیبری تبعید کند ، گنجعلی و پدرش به دلیل نداشتن تابعیت شوروی کارشان به بازجویی و زندان و تبعید با خانواده به سیبری می کشد ، و عجب حکایت سرد و یخبندانی دارد سالها کار اجباری در سیبری برای گناهی که شخص خودش هم نمی داند ، زندگی در واگنهای قطار یا سه خانواده در یک اتاق که همه و همه خواندنی و دردناک است و خواننده را به جهنم یخ زده شوروی و دوران جنگ جهانی دوم می برد . خاطره مهاجرتهای اجباری و تبعید به سیبری برای بسیاری از آذری زبانهای ایران آشناست که قبل تر در کتاب « خانه دایی یوسف » و تا حدی رمان « کودک چهل و چهار » خوانده بودم و این کتاب بیشتر مرا آزرد چون ابتدای کتاب مترجم عزیز « بهزاد هنری » این کتاب را به پدرم که پسر عمه اش می شود تقدیم کرده بود و سرگذشت گنجعلی خیلی هم از نفسهای ما دور نبوده چرا که سونا صباحی ( دختر گنجعلی ) زن دایی پدرم می شده و شاهد بخشی از سختی های وحشتناک این زندگی بوده بخصوص زمانی که گنجعلی به ایران برگشته و حکومت پهلوی او را به دلیل فعالیت در رادیو فرقه دموکرات به اطراف لرستان تبعید می کند . . . پی نوشت : کتاب در سال هشتادو یک چاپ شده و اصلا نمی دانم الان در بازار موجود هست یا نه اما احساس کردم بخشی ازتاریخ معاصر در چند قدمی می زیسته #نویسنده #شاعر
علی ملاقلی‌پور | « آن روزها » 
خاطرات و نوشته #گنجعلی_صباحی و ترجمه #بهزاد_هنری که نام اصلی کتاب به آذری #اؤتن_گونلر...
2
1399/06/17