#mohammadalikeshavarz #max_von_sydow اختصاصی صبا؛ خاطرات محمدعلی کشاورز از ماکس فون سیدو/ ایران را خوب میشناخت محمدعلی کشاورز از همبازی بودن و دوستی با ماکس فون سیدو بازیگر مطرح سوئدی که به تازگی از دنیا رفت، صحبت کرد. به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا، درباره ماکس فون سیدو بازیگر بلندآوازه سینمای جهان که روز یکشنبه ۸ مارس از دنیا رفت در این ۲۴ ساعت مطالب زیادی گفته شده است؛ از بازی در شاهکارهای اینگمار برگمان تا نقش هایش در فیلم های کارگردان های صاحب نامی چون جان هیوستن، مارتین اسکورسیزی، جرج استیونز و اسپیلبرگ، اما کمتر کسی به سفر این هنرپیشه نامدار به ایران و البته دوستی طولانی مدتش با محمدعلی کشاورز بازیگر بزرگ سینما، تئاتر و تلویزیون کشورمان اشاره ای کرده است. «صحرای تاتارها» محصول ۱۹۷۶ (۱۳۵۵ خورشیدی) که فیلمبرداری اش اواخر سال ۱۹۷۵ در شهر بم انجام می شد سرآغاز دوستی و آشنایی کشاورز با ماکس فون سیدو سوئدی بود. استاد کشاورز در گفتگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری صبا خاطرات خود از آن فیلم که یکی از مشهورترین آثار بین المللی سینمای جهان است که در ایران فیلمبرداری شده این چنین به یاد می آورد: وقتی که می خواستم فیلم «صحرای تاتارها» را بازی کنم والریو زورلینی کارگردان فیلم را به واسطه موفقیت های گذشته اش از جمله کسب شیرطلای ونیز که در سال ۱۹۶۲ (۱۳۴۱ خورشیدی) برای فیلم «خاطرات خانوادگی» بدست آورده بود، می شناختم. به گفته وی، زورلینی به همراه گروه ایتالیایی اش ارگ بم را برای محل فیلمبرداری فیلم «صحرای تاتارها» انتخاب کرده بودند. استاد کشاورز اما در «صحرای تاتارها» مهم ترین نکته فیلم را برای خود و دیگر بازیگران ایرانی فیلم، همبازی شدن با دو بازیگر جوان بین المللی فیلم که همنسل خودش بودند یعنی هلموت گریم بازیگر مطرح تئاتر آلمان و ماکس فون سیدو ستاره نامدار سوئدی بیان می کند. کشاورز از فون سیدو به عنوان یک هنرپیشه بسیار توانا و جسور یاد می کند و می گوید این بازیگر سوئدی بسیار باسواد و اهل مطالعه بود. او تاکید می کند فون سیدو پیش از آمدن به ایران درباره تاریخ و جغرافیای مملکت ما مطالعه کرده بود و با جزییات درباره آن شناخت داشت که این نکته برای ما بسیار جالب توجه بود. محمدعلی کشاورز از آخرین پلانی که در فیلم با یکدیگر بازی کرده بودند نیز خاطره جالبی تعریف می کند. او به صبا می گوید: پس از بازی در آخرین پلان، ماکس فون سیدو در مسیر برگشت تمام راه را بلد بود به گونه ای که حتی «برج های کبوتر» را هم می شناخت. ادامه در کامنت اول..
11،777
153
1398/12/21