شبها نمیتوانم بخوابم. فکر و خیالهای روز، دلمشغولیها، شبها هم دست برنمیدارند. مثل کیسهی پُر خاکروبه که پاره شود، هر آشغالی توی سرم فرو میریزد. توی گودال سرم. بعضی وقتها جریان خیالات مثل سیلاب گلآلودی است که تکهپارههای چیزهای زیادی را در خود دارد و بی مقصدی و هدفی سرِ خود روان است. #در_روزها #شاهرخ_مسکوب
572
11
1398/10/09