. . . جمهوری تهران . . تهران خودش یه کشوره. اپشن هایی داره که قطعا آمریکا به وسعت تگزاس خشک و پر کاکتوس تا آلاسکا که ما تا سالها فکر میکردیم از رو بستنی یخی الاسکا اسکی رفتن و اسم اونو رو این گذاشتن، نداره. همین شهری که الان پودر خاکستری روش پاشیدن جاهایی داره ک هواش از کوهرنگ شهرکرد هم اوکی تره. . . اصلا ما بچه های افسریه وقتی می اومدیم ولنجک حال به حالی میشدیم. تغییر دما و اب و هوا رو سیستم بدنی مون اثر میذاشت. چه میدونستیم تیشرت ۹۰ درصد پلی استر که مادر لطف کرده بود کنار ۴ تا شلوار تو خونه ای از یکشنبه بازارگرفته بود برای خنکای ولنجک کفاف نیست. سیستم بدنمون اینقدر خاک و کود و گوه تنفس کرده بود که هوای کوچه الف بهش نمیساخت و بهم میخورد. این عکس رو امروز گرفتم تا نامردی تهران بیشتر به چشم بخوره تا دوباره با خودم زمزمه کنم که تفو بهت تهران که ذات جغرافیاییت خوراک روزگار لنگ در رفته ماست. هم جای خوش اب و هوا داری که درختاش چنار هست و ابش زلاله و کوه کنارشه هم نیم ساعت سر بخوری بیای پایین جاهایی داری که درختاش زبون گنجشکی سگ جونی هستن که اسید هم بدی بازم میمونن اما قدشون کوتاس. . . . مثل ماها که یاد گرفتیم قدمون کوتاه بمونه. استاد حداد در حال جون دادن به فرهنگ بود که ما بی فرهنگ ها تو مدرسه یاد گرفتیم اگر یکیخوردی باید دوتا بزنی. بله دیگه قانون جنگلبود. دورتو خالی میکردن که مبادا یکی بیاد بخواد جداتون کنه. اقای حداد فکر حوض کوثر وسط مدرسشون بود ناظم ما شیشه خورد کرده رو به حالت ایستاده قرار میداد که مبادا کسی جرئت فرار داشته باشه. قشنگ مثل فیلم پاپیون بود ماجرا. . . الغرض خواستن قد کوتاه بمونیم اصلا ذات تهران اینجوریه. خورشیدشم اونجوری که به فلاح میتابه به ایران زمین نمیتابه. اوج برف باریدن های تهران که بچه های مامانی و سفید منطقه یک تا پنج تعطیل بودن و کنار خونه هاشون ادم برفی درست میکردن نهایت حالی که اب و هوا ب افسریه میداد نم بارون بود. این روزها نگران الودگی هوا نباشید تهران ذاتا استانداردهایش دوگانه است.
407
13
1398/08/22