#هیروشیما #hiroshima در کنار هر دری می ایستم و آنرا می کوبم اما هیچ کس نمی تواند فریاد در گلو خفه من را بشنود همچنان درها را می زنم و همچنان از دید دیگران نامرئی ام منی که مرده ام، منی که مرده ام من هنوز هفت ساله ام، گرچه دهسال پیش هم ، وقتی که در هیروشیما می مُردم هفت ساله بودم چرا که کودکان مرده رشد نمی کنند اول از همه موهایم در شعله های آتش سوختند دید چشمهایم رو به تاریکی رفت، کور شدم سرانجام، مرگ سررسید و استخوانهایم را تبدیل به خاکستر کرد سپس باد خاکسترم را پراکند اینک من نه میوه ای می خواهم، نه غذایی نه نانی می خواهم نه آب نباتی من برای خود هیچ نمی خواهم برای کسی که مرده است هیچکدام از اینها لازم نیست این منم که درها را می زنم با شمایم! لطفا کاری کنید که جنگ نباشد، کاری کنید که بچه ها کشته نشوند لطفا کاری کنید که بچه ها بتوانند بازی کنند، بخندند و رشد کنند لطفا کاری کنید که بچه ها بتوانند آب نبات بخورند…. #ناظم_حکمت #nazimhikmet #yanntiersen #childhood
8
1399/05/16