. حاشیه نگاری برای تآتری که سالهاست بی خاصیت شده؛ با سوال آغاز می کنم: آخرین باری که اجرای نمایشی در ایران منجر به یک حرکت اجتماعی شد کی بود؟ اجراگران امر نمایش در ایران چیزی بیش از سرگرم شدن از تماشاگر می خواهند؟ تماشاگران دارای زمینه ای هستند که اجرا بر احوالشان موثر واقع شود؟ پاسخ من به سوال دوم و سوم خیر است سالهاست نمایش در ایران به نمایشی ترین شکل ممکن، از میان وظایف چند گانه تاتر تنها مقوله سرگرمی را پوشش میدهد،شاید آخرین بار اجرای(عباس آقا کارگر ایران ناسیونال ) بود که سعی داشت حرکتی اجتماعی را فراسوی سالنهای تاریک تاتر پی بگیرد،من در پس این سالها بیاد ندارم...هرچند بودند کارگردانهای آلترناتیوی که در زمان دانشجویی من بسیار پیشرو بودند و رفته رفته تبدیل شدند به کارگردانهای منفعت اندیشی که سراغ بعضیشان را باید در کاخهای زمان ستم شاهی گرفت!!! نکته اینجاست در ایران خیلی نمی توان فاصله ها را معین کرد،چرا که معترضانی داری که در سالنهای رسمی با رعایت بازبینی و تمام اصول حاکم بر تاتر رسمی اجرا میروند، خوب می فروشند وغیر معترضانی داری که در حاشیه نگاه می کنند و پژوهش را ارجح می دانند بر حضور صحنه ای ولی در نهایت همه در گرده همایی ها بهم می رسند با آغوش باز... بحران این که دیگر بودن یا نبودن تاتر برای مردم مهم نیست تاتر بدل به پدیده ای لوکس شده که برای تماشایش باید به ریال قیمت عجیبی بپردازی،پولی که تماشاگر را دعوت می کند به یک دورهمی دوستانه که برای عده ای بیشتر و برای گروهی کمتر منفعت دارد واینکه حضور یا عدم حضور تو در هر جشنواره ای یکسان است،چون زمانی که پدیده ای حضور ندارد تو بعنوان خالقش حضور نخواهی داشت و بی حضوری پر مسئله ترین و بی جوابترین رکن تاتر امروز است رفتگان و ماندگان به یک میزان بی اعتبارند،حتی رجوع کنندگان.
520
0
1398/11/05