نفس نمی شه حسمو بگم ، حاله نفس گفتنی نیس یه جوری تو وجودمه ، فک می کنم رفتنی نیس     فک می کنم که تا ابد ، مهمونه توی سینمه اما یه روزی بی خبر ، می ره و برگشتنی نیس وای اگه اون روز منو تو ، بدون بوسیدن هم بدون یک نگاه سیر ، مث پرستیدن هم رفتیم و این شد آخرین ، فرصت عاشقونمون می سوزه تا ابد دلم ، تو حسرت دیدن هم نمی شه حسمو بگم ، شکوهه پر کشیدنه  تمومه آرزوی من ، تو رو دوباره دیدنه خیره بشم توی چشات ، عشقمو زندگی کنم این لحظه ی طلایی رو ، با تو همیشگی کنم  تو بهت ابهام نفس ، بیا کنار هم باشیم    تو هردمی که باقیه ، سایه و یار هم باشیم     شاید با حس عاشقی ، تو آن هر ثانیه مون یه آسمون عطر خدا ، بپیچه توی سینه مون باور کن این نفس ، فقط یه حادثه اس فک کن که آخرش ، پروازه از قفس #شاعر_مهدی_طاهری از مجموعه#رد_پای_خیال #نفس#ردپای_خیال#ترانه#شعر#کتاب #ترانه_سرا#شاعر#نویسنده#گوینده#دکلمه #بازیگر#سینما#سریال#تلویزیون#فیلمساز#تبلیغات #فیلم_صنعتی#مستند#کلیپ #mehdi_taheri