نیم بیشتر از عمرم گذشت و موهام سفید شد. فراز و فرود های زیادی را تجربه کردم. بار ها شکست خوردم بارها زمین خوردم ولی انگیزه اجازه نداد درجا بزنم و زانو غم بغل بگیرم. سختی ها را به جان خریدم تجربه های زیادی را کردم هزاران دروغ شنیدم هزاران بی اعتمادی دیدم هزاران هزار خنجر خوردم. روزی با خودم نشستم و همه چی را دوره کردم و همه را فروش کردم شروع به ساخت امروز و فردایم کردم. از همه آنهایی که خنجر زدن خیانت کردن نامردی کردن حق کشی کردن و خیلی خیلی کارها درحقم کردند تشکر میکنم. شاید اگر شما نبودید آنقدر الان خوشحال نبودم که زندگیم را روی بنای خودم ساختم نه بنای سست شما. خدایا ممنونم که همیشه مراقبم بودی و هوای منو داشتی.
381
27
1399/02/13