. ما انسانیم و لذا هم برای «بقا» میجنگیم هم برای «جلا». بقا وجه حیوانی و «طبیعی» ماست، آن وجهی از ما که زیست را برای ما ضمانت میکند و همه امیال سلبی ما را شامل می شود:، طمع، حرص، کبر شهوت و.... «جلا» اما انرژی ها و امیال انسانی ما را در برمیگیرد، بواسطه جلا ما از طبیعت عبور میکنیم و رو به «فرهنگ» میآوریم، تمدن می سازیم، انسان می شویم و از وضعیت سلبی به وضعیت ایجابی میرسیم. رانه های «جلا» همه ایجابی اند. اقتضای انسانیت ما، حرکت در کشاکش بقا و جلا است. آن انسانی که تنها به فکر بقاست یا جبرا در سودای بقاست، بسان حیوانی است که وجوه انسانی او کشف نشده و انسانی که تنها به فکر جلاست، در حقیقت بقای خود را به خطر می اندازد. بر انسان است که بتواند بین رانه بقا و جلای خود «توازن» برقرار کند. البته ما همواره با رانه بقا آغاز میکنیم، بنابراین برای رسیدن به جلا باید بر رانه بقای خود فائق بیاییم؛ یعنی باید بتوانیم از لذت های معطوف به بقا عبور کنیم تا به لذت های معطوف به جلا برسیم. رسیدگی صرف به رانه ها بقا، در عین حال که زیست حیوانی ما را تامین میکند، زیست انسانی را دچار «مرگ» میکند و رانه های «جلا» در عین حال که در تضاد با زیست طبیعی ما هستند و لذا مرگ الوداند، ما را واجد «زندگی» میکنند و این پارادوکس هستی است. برای همین است به میزانی که ما کمتر از مرگ می هراسیم و بیشتر برای چیزی فراسوی بقا میجنگیم، بیشتر «زندگی» میکنیم و احساس انسان بودگی و اخلاقی بودن داریم. رانه های بقا مبتنی بر ترس و مصلحت اند و رانه های جلا مبتنی بر حرکت و حقیقت. البته به محض اینکه ما بر رانه بقا فائق می آییم و واجد جلا می شویم، جلا به رانه بقا تبدیل می شود و سعی میکند ما را سر جایمان نگه دارد. این یعنی همان چیزی که کمک کرد ما از بقا به سمت جلا برویم، حالا ما را به بقا فرا میخواند و در نهایت باعث مرگ انسانی ما می شود. برای همین عبور از بقا و حرکت به سمت جلا لاجرم باید یک حرکت دائمی باشد. کارکرد مذهب عبور انسان از بقا به سمت جلاست، چه بسا که بدون مذهب نمی توان از بقا به جلا حرکت کرد. و البته مذهب این پتانسیل را دارد که بعد از عبور انسان از بقا به جلا، خود به نیروی بقا و درنتیجه ارتجاع تبدیل شود. برای همین مذهب در عین حال که بزگترین و یگانه دشمن واقعی الیگارشی/سرمایه داری است، بهترین توجیه کننده سرمایه داری/الیگارشی نیز هست، برای همین تاریخ، در واقع صحنه جنگ مذهب علیه مذهب است. یا مذهب محرک عبور تو از بقا به جلاست، یا توجیه گر سودای بقای تو. کدام یک مذهب توست؟ کدام یک مذهب ماست؟
965
63
1399/05/26