#طاعون نمایش نسلی بود که زاده شده پستان مادرش را قبول نداشت و پشت دستش داغِ جنگِ ندیده بود و روی پیشانیاش پیشانیبندِ حضرت علی اکبر . ساحت مبارک امام هشتم تنها امیدش بود و از کینه صدام، دیدن کربلا حسرت هشت سال دفاعی بود که ناگزیر سمتش را به شرق میگردانید و سر به نشانه تعظیم خم میکرد و دو بار میگفت السلام علیک یاحسین بن علی . اوج قرابتش به مدرنیته پارس آنلاین هشت ساعته با چهار ساعت هدیه شبانه بود و اوج اعتراضش buzzz در یاهو مسنجر . از زخم های برادر بزرگش در جنگ میشنید و به تیغ حجامتش میبالید. سینما برایش لگدهای آریا بود و کلوزآپهای عربنیا ، کتاب برایش جلالآلاحمد بود و گهگاهی بوف کور آنهم در خلوت و پنهانی . عشق برایش دختر خاله بود و گاهی دختر همسایه . بی دلیل از روی حس مسئولیت برای پارک رفتن با همان دختر همسایه در ۱۶ سالگی وعده ازدواج میداد چون میخواستند دو نفری یک بستنی را لیس بزنند . کنکور برایش مهندسی عمران بود و وکالت که انگار هنر دوستی، طاعونی بود که خدا نصیب هرخانواده ایی نمیکرد . اوایل بیست سالگیاش همزمان بود با مردی که کُتاش به ناگاه شبیه رجایی(دور ار جان ایشان) شد و دلار سه برابر . هنوز پدر بود و توان گذراندن این تورم ممکن. وعده هایی که داده بود باید عملی میشد و دست دوستش را گرفت و گفت ؛ مادرم من این دختر را میخواهم که تفاهم در ذات این رابطه نهفته است و در جواب مادرش که مگر دختر خاله چه عیبی داشت، میگفت از نزدیک که ببینی ما نیمه گمشده هم نیستیم ما خودِ نیمِ تمام منِ خودیم . امروز که این نسل به نیمه و انتهای سی سالگی رسیده اند ، عمر این وصلت به شش تا ده سال بیشتر نرسید متاسفانه که باز سه برابر شدن دلار به ناگه تفاهم را در نفته خوشکاند و به مرحمت قوه قضاییه از ۱۹۸۵ سکه تنها ۱۲۵ تای آنرا بدهکارند و به لطف حضرت دوست اینستایی داریم و حجامت و نذر حضرت علی اکبر که از سر ما زیاد است و ما شکرگویان بیطمع سر بر بالین مینهیم و گجتهایمان را در شارژر بالای سرمان فرو مینهیم. ۱۱امینروزازآبانماههزاروسیصدونودوهشت #الف.غین #ایمان_غیرتمند Photoby @farshadgolsefidii #دهه_شصت #زخم #حجامت #زخم #جنگ #یاهو #buzz #assistantdirector
401
19
1398/08/11