هنوز در حال كشف شهود بود و جست و خيز هنوز زندگى مى كرد نه آنكه فقط زنده باشد نه آنكه آنقدر فربه باشد كه گربه نره ى قصه ى پينوكيو را يادآورى كند نه آنقدر طمعكار كه كل عمرش را فداى گرفتن "جرى" كند و نه آنقدر مُصر به فكر كردن و افكار را تلمبار كردن كه خود را "بهيموث" مرشد و مارگاريتا دريابد و شيطان را همراهى كند آرى شايد فهميده بود زياد فكر كردن مى تواند از زيستن دورش كند و از او يك دستيار درجه يك سازد براى شيطان. زيست مى كرد،مى ديد،مى شنيد،مى چشيد و عبور مى كرد. او هنوز كودك بود همان قدر زلال همينقدر واقعى. و من مثال پيرمردها ى فراموشكار در كنجى از باغ نشسته بودم و فكر مى كردم لابد همه چيز از ابتدا همينطور بوده و من هيچ نقشى در آن نداشته ام و ماشين ها و ابزارها و دود ها و آلودگى ها خودشان روييده اند. وقتى كه فكر مى كنى تو بى تقصير يا بهتر بگويم تو بى تاثيرى گوشها و چشمها و دلت بسته مى شود و دهانت باز مى شود به گله به خشم و به ناله شبگير شايد. از دور نگاهمان به هم تلاقى كردانگار ديد و فهميد كه من هم در به در دو گوش شنوا مى خواهم و چه گوشى تيز تَر و دقيق تَر از گوشهاى او مى توانست باشد؟ شنيد خنديد زندگى كرد لحظه اش و رفت و من ماندم با گوشهايى شنوا تَر از قبل و زندگى جارى تَر .... عكس از مهران بى پرواى عزيز كه هم انسان خوبيه هم عكاس درجه يكى @mehran_biparva #روزبه_حصاری #دلنوشته#خداوند#عكس#آفريده_خدا #زندگى#ايران#گيلان#پاييز#پاييززيباست #گربه##روزمود#عكاسى#هنرمندان
32،339
2،872
1399/08/16