- تنها يك روايت وجود داره كه ميگه هايده ماه محرمِ سال پنجاه و سه تو بوشهر نوحه خونده. نميدونم خوبه يا بد، ولي ئي سكه ايه كه به نامِ مسجدِ ظلمآباد ضرب شد و ديگه هيچ جاي ممالك اسلامي تكرار نشد. ممد خروس داشت تو بُرِ داخلي سينه ميزد... سينه ي سنگين و قيامتي بود. ميگن سقف دو سه بار جيريكه ي زشتي داده انگار خواسته برُمبه. سي ثبت تو تاريخ لازمه همه ي جزئيات بگم! دستا ميرفت بالا و يكجا ميخورد رو قفسه ي سينه ها وُ صداي ساطوري كه تو قصابي رو كُنده بشينه ميداد. بخشو گفت "وااااحد " كه يهو پشت بندش صداي چِقّه اي اومد! خروس صدا رو شناخت، صف ول كرد دويد سمت بخشو. بخشو تو محاصره ي سي چهل تا ضبط صوت بود. هر ضبطي هم قد يه بالشتي. يه طرفِ نوار پُر شده بود و پريده بود. ضبط "فيليپس" تازه اومده بود و خروس دستمزد سه برج داده بود پاش. عشقش ميخورد. جنگي اوطرف نوار نهاد تو ضبط و دكمه فشار داد و گذاشتش جلو دهن بخشو كنار ميكروفون و برگشت سر جاش تو صف تا بهترين كيفيت بخشو در طول تاريخ رو ضبط كنه. غافل كه شتاب كرده و بجاي دوتا دكمه، فقط يكيشو فشار داده. دكمه ي پِلِي! بخشو صدا داد تو سرش و خوند: "نوبت جنگ به سالار شهيدان آآآمد".... غافل از ايكه ضبط خروس ديگه صدا ضبط نميكنه، ميخواد يه كار ديگه بكنه...! شده بمب ساعتي و هي داره به لحظه ي انفجار نزديك ميشه. اولِ نوار خالي بود و همين فرصت داد كه بخشو بخونه " بر در خيمه شهنشاه غريبان آمد" همي كه بخشو فرود اومد كه نفس بگيره سي بند بعدي....همي كه شُشاش از هوا پر شد... تو سكوت محض، همه شُپِّه ي عرق و لخت و صداي نفس، يهو هايده دو اكتاو رو دستش بلند شد كه: وقتي مياااي صداااي پااات از همه .... اوسالا گوگوش و پوران و سوسن ميومدن جلب سياحان يا ناسيونال يا پرورشگاه، و گاردن پارتي ميگرفتن. اولش، فكر همه رفت اونجا. صدا ولي از سمت بخشو ميومد، صدا ميومد ولي دهنش نميجنبيد. همه ميخش شده ن. خروس مُهل نداد از همونجا شيرجه زد رو ضبط. شيرجه اي كه همه چيو تكميل كرد و شب باشكوهي ساخت! چهل تا ضبط شُرِّشتي پهن شد كف زمين.... ديگه، گرفتن و خفه كردن هايده از قبل هم سختتر شد. هم سي خروس هم سي يازده بُر سينه زن. كريمِ اُسّاعلي ميگه شو سختي رومون گذشت، هم بايد با " تا وقتي از در تو مياي لحظه ي ديدن ميرسه" ضرب ميگرفتيم تا سينه خراب نشه، هم بايد هوشيارِ پاي لُختمون باشيم كه تو دهن ضبط گير نكنه. سينه ي سخت و پيچيده اي شد او سال. تاريخ بايد بدونه فيليپس در اولين حضورش تو بوشهر چه كرد!
445
1398/03/05