میلادی در انتهای خونی امسال ؛ جهان ایستاده ، نگار نگاه ما در تمامیت این زمان بخصوص ، جان فرسوده و عزای مادرانی که ، سفیدی گیسوانشان از کهولت نیست . ما در این سال سیاه و بغض تلخ ، من در این سال سیاه و زخم عمیق ... تو در این سال سیاه و غم فراق فرصتهایت خاک میخوریم تا بگذرد ، این عقربه های نحس امسال. اما امروز ۲۳ دیماه ، در آغازین لحظههایش ، تمام غمهایم یخ کرد و من فهمیدم . فهمیدم نبودنت چقدر دردناک است ، چقدر غمگین است ، عجیب است که وقتی از دست میدهیم ، قامت قدردانی را درک میکنیم . من در تنهایی امسال خود ، در عمق تنهایی سالهای خود تنها حضوری را نگریستم و افسوس خوردم که بی دریغ بود ، بی دلیل بود ، رفاقتش هم قد قامت بلند خودت بود و معنای خواهرانهایی را در من حلول کردی و مزه اش را ابدی ... من تنها دقیقه ایی ایستادم و فارغ از تمام نکبتهای امسال ، باهمه وجودم بگویم که بودنت از نبودن تمام رفیق های نداشته و داشتهام مبارکتر است . شانه هایت قرص ، سرت سلامت ، نفست گرم و آرزوی بیشتر بودنتان در سال آتی را دارم. تنها برادرت ایمان غیرتمند بیستوسومدیماههزاروسیصدونودوهشت @faaezehy @flaming.m0e #میلادت #امسال_خونین
329
13
1398/10/22