کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست کدخدا نیست ، خدا نیست ، بلای ده ماست روزگاریست به گوش همه خواند که خداست خانه اش در ده ما نیست ، جدای ده ماست بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست کدخدا دیر زمانیست که دیوانه شده ست از زمانی که به دیدار خدا رفته و در خانه شده ست خانه را دیده، خدا را نه ولی، با همه بیگانه شده ست غافل از آن که خدا در همه جای ده ماست بینوا بی خبر از حال و هوای ده ماست
نظیر میرزایی | کدخدایی که گمان کرده خدای ده ماست

کدخدا نیست ، خدا نیست ، بلای ده ماست

روزگاریست به گوش همه خواند...
6
1398/03/25