بگذارید این وطن دوباره وطن شود. بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود. بگذارید پیشاهنگ دشت شود و در آنجا که آزاد است منزلگاهی بجوید. بگذارید این وطن رؤیایی باشد که رؤیاپروران در رویای خویشداشتهاند. بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شود سرزمینی که در آن، نه شاهان بتوانند بیاعتنایی نشان دهند نه ستمگران اسبابچینی کنند تا هر انسانی را، آن که برتر از اوست از پا درآورد. آه، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن، آزادی را با تاجِ گلِ ساختهگیِ وطنپرستی نمیآرایند. اما فرصت و امکان واقعی برای همه کس هست، زندهگی آزاد است و برابری در هوایی است که استنشاق میکنیم. در این «سرزمینِ آزادهگان» برای من هرگز نه برابری در کار بوده است نه آزادی. -بگو، تو کیستی که زیر لب در تاریکی زمزمه میکنی؟ -کیستی تو که حجابت تا ستارهگان فراگستر میشود؟ + سفیدپوستی بینوایم که فریبم داده به دورم افکندهاند، + سیاهپوستی هستم که داغ بردهگی بر تن دارم، + سرخپوستی هستم رانده از سرزمین خویش، + مهاجری هستم چنگ افکنده به امیدی که دل در آن بستهام اما چیزی جز همان تمهیدِ لعنتیِ دیرین به نصیب نبردهام که سگ سگ را میدرد و توانا ناتوان را لگدمال میکند. من جوانی هستم سرشار از امید و اقتدار، که گرفتار آمدهام در زنجیرهی بیپایانِ دیرینه سالِ سود، قدرت، استفاده، قاپیدن زمین، قاپیدن زر، قاپیدن شیوههای برآوردن نیاز، کار ِ انسانها، مزد آنان، و تصاحب همه چیزی به فرمانِ آز و طمع. من کشاورزم ــ بندهی خاک، کارگرم، زر خرید ماشین. سیاهپوستم، خدمتگزار شما همه. من مردمم: نگران، گرسنه، شوربخت، که با وجود آن رؤیا، هنوز امروز محتاج کفی نانم. هنوز امروز درماندهام. ــ آه، ای پیشاهنگان! من آن انسانم که هرگز نتوانسته است گامی به پیش بردارد، بینواترین کارگری که سالهاست دست به دست میگردد. با این همه، من همان کسم که در دنیای کُهن در آن حال که هنوز رعیت شاهان بودیم بنیادیترین آرزومان را در رویای خود پروردم، رویایی با آن مایه قدرت، بدان حد جسورانه و چنان راستین که جسارت پُرتوان آن هنوز سرود میخواند در هر آجر و هر سنگ و در هر شیارِ شخمی که این وطن را سرزمینی کرده که هم اکنون هست. . . #ايران #سرزمين #وطن#هنر #هنرمند #سينما #فيلم #بازيگر #كرونا #قرنطينه #پيام_اينالويى#سريال #iran #cinema #movie #pandemic #art #actor #2020 #payam_inalouie

363
4
1399/01/09