درد و دل . من یه نویسندم،اینو بقیه میگَن،یه سِریا میگن فوق العاده مینویسی،یه سِریا میگن مزخرف،یه سِریام حدّ وسطَن،میگن خوب نیست،بَدَم نیست،اما راستِشو بخواین من خودم نمیدونم کدومِش درستِ و کدومِش غلط،نمیدونم چِمِه،چه مَرگَمه،چی،کجا گیر کرده که این گره کورِ مغزم باز نمیشه،اصلا واسه همین مینویسم،دَردامو نمیتونم داد بزنَم،انگار حنجره اَم ساکت ترین گزینه رو واسه فریاد انتخاب کرده،دلم که میگیره جایِ اینکه گِریَم بگیره،حرفَم میگیره،شعرَم میگیره،متنَم میگیره و میدونم که این خیلی بَده،که آدم گریَش نَگیره،که هَمَش بغض کنه و غَبغَبِش جورِ چشاشو بِکِشه،این چیزایی که مینِویسَم از زخمایی میاد که دردِشو فقط کاغذ میفهمه و یه مشت آدمِ زخمی و زخم خورده مثل خودِ کِز کرده تو خودَم،از چند سالی میاد که کنارِ درد و درمون ترین اتفاق زندگیم سِپَری شد،اسمِش .... بود،خیلی دوسَم نداشت،اما این اصلا مهم نبود،چون من دوسِش داشتم و این واسه تیشه برداشتن و زدنِ هر روزَش به ریشه افکار و اعمال و عقایدَم کافی بود،خودمونی تر بگم،این کافی بود واسه این که لذت بخش ترین اشتباه تاریخ زیستِ بَشَرو انجام بدم،عاشق شدم؛!تا بود از نبودنِش میترسیدم و تو نبودِشَم فکر روزای بودَنِش عذابَم میداد،من بهترین و بی عقده ترین روزای زندگیم و مدیونِ بودَنِشَم و دست به قلم شُدَنَمو مَدیونِ نبودَنِش؛میبینین؟عاشق یعنی کسی که جز خوبی نتونه بِسازه و بِبینه،یعنی حتی نبودِشَم مَنو از یه مسیرِ دیگه به بودَن رسوند،بودن در کنار شماهایی که نزاشتین تصمیمِ نبودَنَم تو این دنیا رو عملی کُنَم،سَرِتونو درد نیارَم،میخواستَم بِگَم تو این یک سال و نیمی که کنارِ من و مَتنام هستین،خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنین حواسَم بِهِتون هست،به حضورِتون،به دلگَرمیاتون،به معرفت تون،به چشمایِ قشنگِتون که نوشته های ساده مَنو قشنگ میبینَن؛فقط میخواستَم بِگَم که نوشتَن،نقاشی کردن،موسیقی ساختَن و به طور کلی هنر،در ابتدا از درد میاد،از زخم میاد،از غَبغَبای باد کرده میاد،از نگاه های خیره به دَر مونده که معمولاً اونقَدر چشم انتظارِ اومدَنِ فرشته گمشده شون میمونَن تا این که بالاخره فرشته مرگ دَرو به روشون باز میکنه و اونا در مواجهه با هر کدوم از این دوتا به قولِ استاد شهریار میگن که: آمدی جانَم به قربانَت،ولی حالا چرا؟ بی وفا،حالا که من افتاده اَم از پا چرا؟ . #مبین_سالم_پور . . . پ.ن:این متن کاملاً دلی بود و اصول و قواعد توش هیچ دخل و تصرفی نداره و بابت همراهی بی وقفه شما عزیزان نوشته شده.دَمِ هَمَتون گرم ❤
مبین سالم پور | درد و دل
.
من یه نویسندم،اینو بقیه میگَن،یه سِریا میگن فوق العاده مینویسی،یه سِریا میگن مزخرف،یه سِ...
8
1398/07/14