توانم آنکه نیازارم اندرون کسی حسود را چه کنم کو ز خود به رنج در است بمیر تا برهی ای حسود کاین رنجیست که از مشقت آن جز به مرگ نتوان رست شوربختان به آرزو خواهند مقبلان را زوال نعمت و جاه گر نبیند به روز شپره چشم چشمه آفتاب را چه گناه! راست خواهی هزار چشم چنان کور بهتر که آفتاب سیاه باب اول گلستان سعدی «در سیرت پادشاهان» حکایت پنجم»
8،616
334
1399/08/21