نخل مرده دلم نمی تپد از شوق آشیانه زدن غریب وار خوشا پر به هر کرانه زدن به آبیاری باغ دگر بکوش ای ابر که نخل مرده ندارد سر جوانه زدن هزار تیر یکی کارگر نشد از مرگ شکسته باد کمانش از این نشانه زدن کجا ز شیطنت کودکان امان یابد پرنده را به سر کاج کوچه لانه زدن هنوز کودک عشقم، ملامتم چه کنی به شب، به کوچه ی او بانگ عاشقانه زدن سر فریب منش نیست، لیک خواهد کشت مرا به غمزه ی شوخ ناشیانه زدن «منوچهر آتشی» #منوچهرآتشی#ادبیات#شعر#غمزه#امیر_نصیری_یکتا#amiryekta47
78
6
1399/08/11