. این قطعه گویای حال ِ این روزهای منه. به خصوص امروز که بیشتر از همیشه وجودم پُر از نفرت و درد هست.... سه روزِ تمام به ما دروغ گفتید و اگر پای جامعه ی جهانی وسط نبود و اون هواپیما مسافرهای غیر ایرانی نداشت ، ما هیچوقت حقیقت و رو نمیفهمیدیم، مثل تمام ِ اتفاقاتی که در گذشته افتاده و ما هیچوقت نفهمیدیم چه بلائی داره سرمون میاد ... —————————————— —————————جغد بارون ‌خورده ای تو کوچه فریاد می‌زنه زیر دیوار بلندی یه نفر جون می‌کنه کی می‌دونه تو دل تاریک شب چی می‌گذره پای برده‌های شب اسیر زنجیر غمه دلم از تاریکی ‌ها خسته شده همه‌ی درها به روم بسته شده من اسیر سایه ‌های شب شدم شب اسیر تور سرد آسمون پا به پای سایه ‌ها باید برم همه شب به شهر تاریک جنون دلم از تاریکی ‌ها خسته شده همه درها به روم بسته شده چراغ ستاره من رو به خاموشی می‌ره بین مرگ و زندگی اسیر شدم باز دوباره تاریکی با پنجه‌های سردش از راه می‌رسه توی خاک سرد قلبم بذر کینه می‌کاره دلم از تاریکی ‌ها خسته شده همه درها به روم بسته شده مرغ شومی پشت دیوار دلم خودشو این ور و اون ور می‌زنه تو رگ های خسته‌ سرد تنم ترس مردن داره پر پر می‌زنه دلم از تاریکی ‌ها خسته شده همه درها به روم بسته شده ... #تسلیت_هیچ_دردی_را_دوا_نمیکند
3
1398/10/21