استاد اکبرعبدی سال ۱۳۸۶ بود یا ۱۳۸۷ فیلم استخوونای بابام من دستیار سه کارگردان این فیلم بودم فیلمی به اصطلاح کمدی،اکبر خان عبدی تو این فیلم نقشی را بازی می کردند که به شدت ناراضی بودند اما برای من اتفاق مبارکی بود، خب بازیگر فیلم مادر ودلشدگان علی حاتمی، اجاره نشین های داریوش مهرجویی،آدم برفی میرباقری و به عبارتی سلطان بازیگران مولف سینمای ایران استاد عبدی خیلی بی پروا معترض می شدند حتی به مردم راستی دو تن را از توی ماشین درشب کنارمن می شناختند، یکی اکبر خان عبدی بود و دیگری فرزادجان حسنی اکبر خان عبدی با مردم خیلی راحت بود مبین عطاری دوستم آن موقع در این فیلم نقشی را بازی می کرد و با او خاطرات شگرفی را در زندگی تجربه کردم و او کاملا شاهد ماجراست آن زمان مجتمع امام رضا در حال ساخت بود،به عبارتی تئاتر شهر مشهد سرصحنه ، بعدازظهر مردی عکس گرفت و اکبر خان آکتورسینما به ایشان به طرز عجیبی پریدو مشاجره تبدیل به درگیری شد من که ۲۰ سالم بود و آن زمان ورزش رزمی کار می کردم با آن جمع درگیرشدم و از پس آن ها بر آمدم کمی بعد جمع چهارنفره آن ها تبدیل به ۷۰ نفره شد و دنبال من می گشتن خلاصه من پنهان شده بودم و ناگهان مرا پیدا کردند و من از ترس کتک خوردن به پلیس پناه بردم،دوستی از عوامل لب یک شخص را با کلاکت پاره کرده بود که آن زمان چوبی بودو ما باید رضایت آن شخص را می گرفتیم. سرتان را به درد نیاورم ،ما از کلانتری بعد از گرفتن رضایت بیرون آمدیم روز بعد اکبر آقا فرمودند این شماره منه افشین و هرکاری داشتی بیا تهران بامن چندی بعد با مبین تصمیم به امتحان ایشان گرفتیم، تماس حاصل شد، اما پس از معرفی ایشان گفتند:شما؟؟!!!! این گلایه از استاد عبدی نیس و برای من همیشه آرزو بود ، که مرد هنرپیشه را ببینم، همین برای من بس بود و آن ماجراجویی فقط به عشق خودتان بود، چون شخصیتتان برایم در فیلم ها با آن بازی غریب باورم شده و هیچ سدی نمی تواند ماندگاری شما را از ذهنم دور کند سایه شما مستدام😘😍