... کافی‌است عادتمان دهند زود عادت کنیم؛ بقیه مسائل حل است. ... سرنوشت همیشه برای اهداف پنهانی‌اش راهی می‌یابد تا انسانی را که به او نیاز دارد بیاورد، حتی اگر آن شخص بخواهد خود را پنهان کند. ... برای نسل ما راه فراری وجود نداشت و نمی‌شد مثل پیشینیانمان خود را از جریان دور نگاه داریم. هیچ سرزمینی وجود نداشت که بتوان به آن فرار کرد، سکوتی نبود که بتوان آن را خرید، دست سرنوشت همیشه و همه‌جا ما را می‌گرفت و به بازی سیری ناپذیر خود باز می‌گرداند. ... معدود کتاب‌هایی هستند که یک کتاب نیستند، یک کتابخانه‌اند، مثل بعضی نویسنده‌ها که فقط نویسنده نیستند، معلمین راه‌گشای بشریّت‌اند؛ کتاب ارزنده‌ی «دنیای دیروز» اثر اشتفان سوایگ به قدر یک دانشگاه درس آموزنده برای مخاطب خود دارد، همین است که آموزه‌های امرسن می‌گوید: کتاب‌های خوب می‌توانند جانشین بهترین دانشگاه‌ها شوند. ... این کتابی‌است که چشم‌ها را باز و نقاط تاریک دیروز و امروز را روشن می‌کند. ما را همراه خود می‌برد به قرن قبل و امروزمان را پیش چشم‌ها بازسازی می‌کند. این که با تمام وجود بفهمیم چه راحت سخنانی یاوه ملت‌ها را دوپاره و چند پاره کرده، به جان هم می‌اندازد و نفس و جان‌شان را به آنی می‌گیرد. ... این کتابی‌است که تمام هنرمندان و اهل فرهنگ و اندیشه نه که باید بارها بخوانند، بلکه باید با آن زندگی کنند. ... یکی از بهترین خاطرنویسی‌ها که نویسنده از دوران خود، گذشته و آینده تحلیل‌های دقیق و عمیق دارد؛ مثل «ضدخاطرات» آندره مالرو، «گزارش به خاک یونان» نیکوس کازانتزاکیس و «در دل گردباد» یوگنیا گینزبورگ و ... ... این اثر مانا و غنی با ترجمه درخشان استاد مهشید میرمعزی توسط نشر ثالث به بهترین نحو و با ویرایشی درخور به چاپ رسیده‌است. ...