قصه از آنجا شکل میگیرد که گرفتنش از بالا به پایین است ، قصه سینما مانند مغازه هاست ؛ وقتی در پیادهروی خیابانی شیک قدم میزنی به مغازه ایی میرسی که ویترینش چنان جذبت میکند که بدون آنکه نیازی داشته باشی داخل میشوی ، معمولن وقتی داخل مغازه را میجوری چیزی زیباتر از ویترین نصیبت نمیشود که اگر این باشد حتمن شما هم مثل من متفاوتی یا به اصطلاح دوستانم بد سلیقه ، اما مغازه با وجود محتویات داخلش تعریف میشود ، موجودیت پیدا میکند و در نهایت طبقه بندی میشود . وقتی بیرون سینما ایستادهایی یک کلونی مورچه طور میبینی که همه در هم میروند و می آیند و ظاهرا یک تابلو بینظم را شکل میبندند. اما وقتی داخل میشوی متوجه میشوی که این نمودار بینظم از منظمترین تیم ورکهای دنیاست ، چرا ؟ چون در ویترین سینما ماحصل یک تیم ۶۰-۱۰۰ نفره است که هرکدامشان نباشد آن نوار ضبط شده فیلم نمیشود ، پس باید آن عوامل باشند تا سینما زنده بماند و زنده ماندنش در گرو زنده ماندن صاحبان اصلیاش یعنی عوامل است . همه بهم پیوند خورده ایم . هرچند تعدادی از اهالی انگشت شماری هستند که معتقدند ، ویترین سینما صاحبان اصلی آن هستند که آنها هم با تمام احترام دچار اشتباهند و تمام سعیشان را میکنند دیده نشوند این کلونی ۶۰ نفره زیبا. تمام سعیشان را میکنند که زحمت این جماعت را به نام خودشان بزنند و خانه را دچار ویترین سالاری کنند ؛-) که باید بدانند خانه ایی اگر چراغش روشن است به همت و نفس تمام اهاای خانه است و حکم احترام قاموس اول هر خانه ایست . پس به احترام ۵ هزار و خورده ایی از صاحبان سینما لبخند بزنید و از فواید لبخند برخوردار شوید. #زنده_باد_خانه_سینما #زنده_باد_بزرگان_سینما #زنده #باد #اتحاد_صنفی #سینما @film_news @film_assistant_director
411
16
1399/02/18