💚 کریم اکبری مبارکه مهربانی، شرافت، صبر، بزرگ منشی، زلالی، هنرمندی، فروتنی، آرامش و معرفت ... از او چه در زمانی که دستیار کارگردان بود و من در خدمتش بودم، چه به عنوان همکارِ پیشکسوتِ بازیگر و چه زمانی که به عنوان بزرگتر به دیدن نمایش های ما می آمد جز این ها ندیدم در "روزهای زندگی" هم بازی بودیم. او نقش یک فرمانده جنگ را داشت که زخمی و خاک آلود همراه رزمندگانِ همراهش به پشت جبهه، کنار بیمارستان عقب نشینی می کردند ... شهرک دفاع مقدس بودیم. در سکانسی که ساعتها طول کشید او باید با گریمِ سنگین و لباس های گل آلود ساعتها زیر آفتاب، روی خاک دراز می کشید تا سکانس بعد از چندین برداشت فیلمبرداری شود. بگذریم که مدتها با همان حال آماده گوشه ای منتظر بود تا نوبت به سکانس اش برسد، سکانسی که به گمانم حتی دیالوگ هم نداشت. آقا کریم در تمام این مدت با صبوری مثال زدنی سختی کار را با آن سابقه و پیشینه و توانایی تحمل کرد و لحظه ای لب به شکایت نگشود ... او عینیت "آرامش" بود، آرامش محض کاش می شد بیشتر از او نوشت. او ویژگی هایی داشت که امروز در جامعه ی بازیگری و هنری می توانست راه را برای نسل های بعدی به سوی "رستگاری هنرمندانه" روشن تر کند ... رفتنش برای آنها که می شناختندش خیلی دردناک است به ویژه وقتی می دانی که از ظرفیت های هنری اش سینما و تلویزیون ما آنچنان که باید بهره نبرد اما یقینا خانواده ی محترم ایشان بیش از همه این ساعات غمگین اند ... صمیمانه خدمت ایشان به ویژه پسر عزیز و برومند ایشان تسلیت عرض می کنم کریم اکبری در فیلمی که از او در اختتامیه تئاتر فجر سال پیش دیدم _ آنجا که از او به درستی تقدیر شد _ بغضی و فریادی داشت که تعابیرش را می توان با اندکی تامل دریافت، تعابیری که می دانم تا مدتها رهایم نمی کنند روحت شاد و یادت گرامی آقا کریم نازنین ... #کریم_اکبری_مبارکه #تئاتر #سینما #تلویزیون #بازیگر #هنرمند
3،269
142
1399/08/08