لیست "برترین آثار سینمای کودک و نوجوان"
کارگردان: مجید مجیدی
پسرکی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا کفش دیگری ندارد و پدر هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبحها زهرا کتانی علی را بپوشد و ظهر علی با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که...
کارگردان: کیومرث پوراحمد
«نسرین» و «نرگس» مثل سیبی هستند که از وسط نصف کرده باشند. سالها پیش پدر و مادرشان آنها را از یکدیگر جدا کردهاند، اما آنها از روی یک اتفاق همدیگر را پیدا کرده و پنهانی جایشان را عوض میکنند. حالا «نسرین» در خانهی پدر به جای «نرگس» زندگی میکند و در تنهایی برای عکس خواهرش آواز میخواند: نیمهی گمشدهی من، حرفای نشنیدهی من و...
کارگردان: هادی محمدیان
در جنگلی در آفریقا رئیس گله فیلها صاحب فرزندی میشود که همه انتظار دارند جانشین رئیس گله باشد، اما برخلاف تصور همه «شادفیل» بسیار دست و پا چلفتی است و هیکل گندهاش همیشه سبب تخریب و خرابکاری میشود...
کارگردان: مرضیه برومند، علی طالبی
کپل، شکمو، دم باریک، دم دراز، گوش دراز، سرمائی، عینکی، خوشخواب، با سایر موشها در کلاس مشغول درس خواندن و بازیگوشی بودند که ناگهان موش اصد دستپاچه و نگران وارد شهر میشود و خبر میآورد که: ای داد و بیداد چه نشستهاید که یک گربه سیاه و بدجنس در راه است و اگر پایش به اینجا برسد یک موش هم از دستش جان سالم بدر نمیبرد. در شهر هنگامهای برپا میشود، موشها ابتدا وحشتزده و نگران به این سو و آن سو میدوند، هر کس چیزی میگوید و هر کس راهی پیشنهاد میکند، ولی سرانجام در یک راه همه مصمم میشوند: اتحاد و ا...
کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان
همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده میشدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرندهها دور و بر لونه هاشون جیغ میکشیدن. یکی از بچهها قسم میخورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده....
کارگردان: ایرج طهماسب
«کلاه قرمزی» که حالا بزرگ شده، مشغول تحصیل است اما بازیگوشیهایش سبب میشود تا از مدرسه اخراج شود. تلاش او برای اینکه شغلی به دست آورد نیز نتیجهای عاید نمیکند، تا اینکه از طریق تماشای تلویزیون و ملاحظهی برنامهی «آقای مجری» تصمیم میگیرد تا روانهی تلویزیون شود. «کلاه قرمزی» به تهران نزد «پسرخاله» میرود و با کمک او روانهی تلویزیون میشود و در آنجا به خاطر علاقهی زیادش به «آقای مجری» سعی میکند تا موانع راه ازدواج او را از بین بردارد؛ اما مشکلاتی را باعث میشود...
کارگردان: محمدرضا هنرمند
«لیلا» و «بهرام» اعضاء خانوادهای در شهر شادی، برای کمک به مادرشان که وام بانکیاش را دزدی به نام «گنجو» ربوده وارد عمل میشوند. اما توسط «گنجو» و مادرش «عجوزه» دستگیر شده و در زیرزمین «عجوزه» زندانی میشوند. عروسکهای «لیلا» و «بهرام» برای رهایی آن دو به فکر نقشهای میافتند و طی عملیات ضربتی آنها را نجات میدهند.
کارگردان: مجید مجیدی
محمد رمضانی فرزند نابینای هاشم که در مدرسه نابینایان تحصیل میکند برای گذراندن تعطیلات به خانه بازمیگردد. هاشم که پس از مرگ همسر خود با مادرش زندگی میکند، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. او به همین منظور محمد را به کارگاه نجاری میفرستد. مادر هاشم که به نشان اعتراض در مقابل این اقدام خانه را ترک کرده بود بعلت بیماری مجبور به بازگشت میشود و سرانجام در بستر بیماری از دنیا میرود. هاشم که با مرگ مادر خود و شنیدن جواب منفی از نامزدش بیش از همیشه احساس تنهایی میکند به سراغ محمد رفته و او را به خانه...
کارگردان: محمدرضا نجفیامامی
پیرمردی به حرفه نقالی مشغول است و ابزار کارش، عروسکهای شخصیتهای شاهنامه است. هنگامی که عروسکهای پیرمرد به کمک انیمیشن جان میگیرند، همه چیز تغییر میکند و داستان مهیجی آغاز میشود...
کارگردان: کامبوزیا پرتوی
گلنار با پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می کند. روزی به کنار چشمه می رود تا آب بیاورد. باد دستمال آبی او را، که یادگار مادرش است، با خود می برد. گلنار در پی دستمال به جنگل می رود و راه را گم می کند و گرفتار خاله خرسه می شود. خرس ها او را برای انجام کارهای روزانه و پختن کلوچه پیش خود نگه می دارند. پدربزرگ و مادربزرگ به کمک اهالی به دنبال گلنار می گردند، اما او را نمی یابند. خاله قورباغه خود را به گلنار می رساند و با هم نقشه ای برای فرار می کشند. گلنار به خرس ها می گوید به شرطی پیش آن ها می ماند که یک ...
کارگردان: سیدجواد هاشمی
داستان فیلم به گونهای طراحی شده که در آن شخصیتهای فولکلور، قدیمی و معروف ایرانی از جمله خاله سوسکه و آقا موشه، آهوی پیشونی سفید، عفریته، عجوزه، سالار، گرگ، روباه، خرس پلیس و . . . نیز حضور دارند
کارگردان: هادی محمدیان
شاهزاده روم داستان عاشقی و دلدادگی پرنسسی مسیحی و پاکدامن به نام ملیکا را روایت می کند که از تبار پدر از نوادگان یشوعا وصی حضرت عیسی و از تبار مادر نواده قیصر روم است. سرنوشت این بانوی پاکدامن به گونه ای رقم می خورد که وی نهایتاً به بلاد اسلامی عزیمت میکند و با مردی از نوادگان پیامبر اسلام ازدواج میکند. ثمره این ازدواج فرزندی نیک سرشت است که در آیندهای نزدیک جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود...
کارگردان: مرضیه برومند
موشهای «شهر موشها 1» بزرگ شدهاند و توانستند اسمشو نبر(گربه شهر موشها) را شکست بدهند و شهری زیبا را برای خود بسازند. اما حالا بچه های موش های بزرگ وارد منطقه ممنوعه میشوند و سبدی پیدا میکنند و ...
کارگردان: مسعود کرامتی
وحید که آرزوهای ناممکنی در سر می پروراند با موجودی عجیب به نام پاتال که از یک کره جغرافیایی بیرون می آید آشنا می شود. پاتال به شرط آن که وحید اجازه بدهد او به سرزمین اصلی اش بازگردد می پذیرد آرزوهای ناممکن اما کوچک او را متحقق کند. او و خواهرش به جای پدر و مادرشان در می آیند و پدر و مادرشان به جای آن ها و هر کدام وظایف دیگری را انجام می دهند، اما در ساعاتی بعد او پشیمان از وضع پیش آمده از پاتال در خواست می کند که اوضاع را به روال گذشته برگرداند، پس از آن، با موافقت وحید، پاتال غیب می شود.
کارگردان: وحید نیکخواهآزاد
"علی و دنی"، یکی از تهران و دیگری ازلندن، به جشنواره فیلم اصفهان دعوت شدهاند. آنها با یکدیگر هماتاق میشوند، اما سوء تفاهم های گوناگون، دوستی آنها را خدشهدار میکند، غافل از اینکه ماجرایی در انتظار آنهاست که جز با تفاهم و دوستی نمیتوان به سلامت از آن بیرون آمد.
کارگردان: حسین قناعت
آقای ابطحی پیرمرد نظامی بازنشستهای است که به درخواست دخترش نوشین که در شرایط اضطرار قرار گرفته، اداره مهدکودکش را برای یک روز قبول می کند. بچه های مهد که تصور میکنند جایگزین مربی دوستداشتنیشان شده او را در مخمصههایی میاندازند که...