- منظوم
- سریال ها
- سریال تلویزیونی متهم گریخت (1384)
- آهنگ های متهم گریخت (1384)
آهنگ های سریال متهم گریخت (2 قطعه)
پخش آنلاین موزیک
دانلود آهنگمتن آهنگ کوچ مجید اخشابی
تندی مکن با کاروان
محمل بدار ای ساربان
بمان ای یار من
ای افسون ماندن شرار داغ من باش
ازسودای بیژن بهار باغ من باش
برخوان من ز اخوان من
گرگان شکسته سکان من
ای جان عاشق به چنگ مهوشان تو
شکسته سبو به سنگ می کشان تو
به چنگ چاوشان تو نشان تو
توماه شبانه نگاهم به ره باش
بیا تا بیکرانه به راهم نگه باش
من بی ماه رویت نبینم به سویت
بیا کز موی تو رسد دل به کویت
ای یار و دلدارم ای آهوی مشکینم
گر آسمان بگذارد کام دل مسکینم
ای گمگشته عاشق به شهر دورمان کوچ
شو فیروزه یارا به نیشابورمان کوچ
ای مه جبین در ملک چین
از اندوه تو من غمگینم
تو دریای روشن دل ما چو ماهی
مگو پوشیده جوشن به دریا چه خواهی
بر رخ خال هندوت چو هاروت و ماروت
بگو آتش خیزد از چشم جادوت
ای یار و دلدارم ای آهوی مشکینم
گر آسمان بگذارد کام دل مسکینم
ای گمگشته عاشق به شهر دورمان کوچ
شو فیروزه یارا به نیشابورمان کوچ
ای مه جبین در ملک چین
از اندوه تو من غمگینم
محمل بدار ای ساربان
بمان ای یار من
ای افسون ماندن شرار داغ من باش
ازسودای بیژن بهار باغ من باش
برخوان من ز اخوان من
گرگان شکسته سکان من
ای جان عاشق به چنگ مهوشان تو
شکسته سبو به سنگ می کشان تو
به چنگ چاوشان تو نشان تو
توماه شبانه نگاهم به ره باش
بیا تا بیکرانه به راهم نگه باش
من بی ماه رویت نبینم به سویت
بیا کز موی تو رسد دل به کویت
ای یار و دلدارم ای آهوی مشکینم
گر آسمان بگذارد کام دل مسکینم
ای گمگشته عاشق به شهر دورمان کوچ
شو فیروزه یارا به نیشابورمان کوچ
ای مه جبین در ملک چین
از اندوه تو من غمگینم
تو دریای روشن دل ما چو ماهی
مگو پوشیده جوشن به دریا چه خواهی
بر رخ خال هندوت چو هاروت و ماروت
بگو آتش خیزد از چشم جادوت
ای یار و دلدارم ای آهوی مشکینم
گر آسمان بگذارد کام دل مسکینم
ای گمگشته عاشق به شهر دورمان کوچ
شو فیروزه یارا به نیشابورمان کوچ
ای مه جبین در ملک چین
از اندوه تو من غمگینم
نمایش بیشتر
آهنگ تیتراژ با صدای مجید اخشابی
آهنگ تیتراژ با صدای رضا عطاران، امیرحسین مدرس
هاشم آقا با خانوادهاش دریک شهرستان کوچک زندگی میکند و از راه تعمیر اتومبیل و اگزوز سازی امرار معاش میکند . تا اینکه به خاطر بیماری قبلیاش تصمیم میگیرد به تهران مهاجرت کنند تا هاشم آقا با کار بهتری که برایش پیدا کردهاند پولدار شود . در تهران با ماجراها و مشکلات فراوانی برخورد میکنند و متوجه میشوند زندگی در شهرستان بهتر است و به شهر خود بر میگردند