به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
تولد یک شاعر
یغما گلرویی شاعر، ترانهسرا و نویسنده ایرانی در ساعت پنج بامداد روز ششمِ مرداد ۱۳۵۴ در بیمارستان «مهر» شهرستانِ ارومیه متولد شد. البته در شناسنامه محل تولد او تهران ذکرشده است. پدرش هوشنگ گلرویی آن زمان در شعبهٔ روزنامهٔ اطلاعات ارومیه کار میکرد، بعدها به تهران منتقل شد و در محلهٔ گیشا ساکن شدند. یغما علاقه به شعر را از مادرش نسرین آقاخانی به ارث برد. از کودکی با ادبیات و شعر آشنا شد و خیلی زود فعالیت حرفهایاش را در این عرصه آغاز کرد. یغما یک خواهر بزرگتر از خود به نام یلدا هم دارد.
نوجوان سرکش
همانطور که گفتیم در یکسالگیاش خانواده به تهران نقلمکان کرد. یغما در دوران ابتدایی سیاهی جنگ و مرگِ دوستانِ همکلاسش در بمباران را تجربه کرد. سال دوم دبیرستان بود که به خاطرِ درگیری فیزیکی با ناظم دبیرستان که در مراسم صبحگاه به گوش او سیلی زده بود، برای دو سال از تحصیل در مدارس روزانه محروم شد و به دبیرستانِ شبانه رفت. در همان سالها به جرمِ دیوارنویسی برای چند روز بازداشت و به مدتِ شش ماه مجبور به خارج نشدن از تهران شد.
آشنایی با بزرگان
گلرویی در اوایل دههی هفتاد، با غزاله علیزاده آشنا شد. به سفارش او به دفترِ نشریه آدینه رفتوآمد پیدا کرد و توانست با نویسندگانی چون فرج سرکوهی، مسعود بهنود، عمران صلاحی، محمد مختاری، حمید مصدق، علی باباچاهی، ناصر تقوایی دیدار کند. در پاییز سال هفتادوسه برای بار نخست با احمد شاملو در دهکده فردیس کرج دیدار کرد و آثار خود را برای او خواند. این دیدار و دیدارهای بعدی باعث مصمم شدنش به ادامه دادنِ راهِ شعر شد.
اولین ترانهها
شروع کار یغما گلرویی درزمینهٔ شعر، با شعر سپید بود. او در اردیبهشت سال هفتادوهفت نخستین مجموعه شعرِ خود را با عنوان «گفتم: بمان! نماند...» توسط مؤسسه فرهنگی هنری دارینوش منتشر کرد. اولین کسی هم که شعرهای یغما را اجرا کرد، امیر کریمی بود که در آلبوم «تا همیشه» چهار شعر از ترانههای او را ضبط نمود. اما اولین آلبومی که انتشار یافت، کاری از ناصر عبداللهی بود در آلبوم «دوستت دارم» که ۲ ترانه از یغما در آن بود. بعدها خوانندگان زیادی در داخل و خارج با گلرویی همکاری کردند. خوانندگانی چون شادمهر عقیلی، سیاوش قمیشی، امیر کریمی، حسن شماعیزاده، امید، شاهین نجفی، فرهاد جواهرکلام، ناصر عبدالهی، قاسم افشار، سعید شهروز، رضا یزدانی و... ترانهٔ «تصور کن» آلبوم روزهای بیخاطرهٔ سیاوش قمیشی و ترانه «ستاره» که توسط شادمهر عقیلی در آلبوم «آدم و حوا» اجرا شد، معروفترین ترانههای او به شمار میآیند.
نشریه ناکام
گلرویی به همراهِ عزت ابراهیمنژاد کوشید نشریهای با نامِ «آرمان» را راهاندازی کند. اما تمامِ مطالب جمعآوریشده برای شماره نخست به همراه رایانه شبانه از تحریریه به سرقت رفت.
خانه ترانه
یغما گلرویی به همراهِ افشین یداللهی، نیلوفرلاریپور، سعید امیراصلانی، افشین سیاهپوش، مهدی محتشم و... جلساتِ ترانهخوانی در خانهٔ پدری خود برگزار کرد و تداوم این جلسات رفتهرفته باعث تشکیلِ «خانه ترانه» شد. او بعد از حدود یک دهه در اعتراض به نحوهٔ گرداندن جلسات با نوشتن یک یادداشت از آن جلسات اعلام جدایی کرد.
ازدواج ضربدر دو
همسر اول یغما گلرویی، آزاد خواجهنصیری نام داشت. خواجه نصیری متولد ۲۲ خرداد ۱۳۵۸، نقاش میباشد. آشنایی این دو در یک گالری نقاشی در تهران صورت گرفت و پس از مدتی منجر به ازدواج شد. ازدواجی که دیری نپایید. طلاقشان ابتدا در سکوت خبری انجام گرفت. اما پس از مدتی خانم خواجه نصیری با انتشار متنی در صفحه فیسبوک خود، صراحتاً علت طلاقش را اعلام کرده و اتهامات زیادی به همسر سابق خود وارد کرد.
گلرویی برای بار دوم با آتنا حبیبی ازدواج کرد. آتنا حبیبی متولد 14 خرداد 1366 در مازندران است و فوقلیسانس معماری دارد. یغما گلرویی سرانجام در سال 1396 و در سن 41 سالگی صاحب فرزند پسری به نام یارا شد.
فعالیتهای دیگر
اما فعالیتهای هنری- فرهنگی مرد همیشه معترض تنها درزمینهٔ شعر و ترانه خلاصه نمیشود. او تاکنون چند کتاب داستان، مجموعه نامه و فیلمنامه نیز به رشته تحریر درآورده و سابقه ترجمه آثاری از شعر و ادبیات جهان را در کارنامه خود دارد. مقالاتش در موضوعات مختلف در نشریههایی مانند «فیلم و سینما»، «ترانهٔ ماه»، «باور»، «گلستان ایران»، «نسیم هراز»، «گوهران»، «شرق»، «اعتماد»، «همشهری» منتشر شدهاند. او همچنین در فیلم سینمایی «هفت ترانه» به کارگردانیِ بهمن زرینپور در کنارِ ایرج راد، لعیا زنگنه و ... به ایفای نقش پرداخت و در چند مستند مانند «سفرنامه»، «شب شیدایی»، «خاطرههای خطخطی»، «ترانه در تبعید» و «یغما گلرویی: ترانهسرا» حضور داشت.
همکاری با هنرمند مرتد
یغما پس از نامهٔ خداحافظی خود از دنیای هنر مدتی بیسروصدا به زندگی عادی ادامه داد. اما شروع و دوبار بر سر زبانها افتادنش کار با خوانندهٔ ایرانی ساکن در آلمان، شاهین نجفی بود. در تاریخ ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۰ چهارمین آلبوم شاهین نجفی با نام «هیچ هیچ هیچ» منتشر شد. این آلبوم در مجموع دارای ده قطعه بود که دو قطعهٔ آن توسط یغما گلرویی سراییده شده بود.
ممنوعیتها
همکاریاش با شاهین نجفی و برخی خوانندگان لسآنجلسی بود که او را تبدیل به یکی از شاعران ممنوعه داخل ایران کرد. البته یغما قبل از این هم هنرمند چندان آرامی نبود. او همواره اعتراضات سیاسی- اجتماعیاش را در قالب شعر، مقاله، دلنوشته و ... با مخاطبین در اختیار گذاشته و البته که با مشکلاتی هم مواجه شده است. به ادعای خود در 8 سال دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد بهطورکلی اجازه چاپ کتاب و انجام فعالیت رسمی را نداشت. کارگاههای ترانهاش بارها تعطیل شد و ... . یغما گلرویی در صحنهها و رخدادهای اجتماعی نیز حضوری ملموس دارد. در فروردینماه ۱۳۹۳ خبر اعدام گروهبانی ایرانی با نام جمشید دانایی فر واکنشهایی را برانگیخت که یغما گلرویی هم با سرودن شعری با نام «این آسیاب بهنوبت خون میگردد» انزجار خود را از این حرکت نشان داد.
آشتی
گلرویی در سال 93 نامهای را برای رئیسجمهور نوشت و در آن نامه انتقادات زیادی را به شرایط ممیزی و سانسور وزارت ارشاد مطرح کرد. او در بخشی از این نامه با دعوت از حجتالاسلام روحانی برای تغییر این شرایط نوشت: «این فرصتی طلایی برای دولتِ شماست که چرخهی فرهنگسوز سانسور که عمرش به درازای نشرِ این سرزمین است و ریشههایش تا مشروطه ادامه دارد را متوقف کنید. این فرصت را از دست ندهید.» گویا توصیههای یغمای شاعر بیتأثیر هم نبود. او پس از مدتها در سال 1393 اجازه چاپ و انتشار جدیدترین کتاب شعر خود تحت عنوان «رؤیایی دارم» را دریافت کرد.
آفرین به یغما که با این همه،هنوز توی ایرانه