به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
مشکلی که هر منتقدی میتواند با فیلمهای میری داشته باشد تشتت مضمونی آنها است. میری همه نوع فیلمی در کارنامهاش دارد و این اصلاً چیز بدی نیست. بسیاری از کارگردانان مطرح جهان مثل اسپیلبرگ و اسکات هم در تمام ژانرها فیلم ساختهاند اما تفاوت آنها با میری و سایر کاگردانان این چنینی در این است که پشت فیلمهای متنوع و گاهاً متضاد آنها یک نگاه مشترک قابل ردیابی است. آنها توانستهاند نگاه خاص خودشان به جهان را به فیلمهایشان منتقل کنند، اما فیلمهای میری فاقد این نگاه است.
پگاه آهنگرانی و مصطفی زمانی در فیلم سارا و آیدا
میری صرفاً تکنسینی است که سعی میکند فیلمنامه را تصویری کند. به لحاظ فنی هم کارگردان بدی نیست. دکوپاژ و دوربین را میشناسد و بلد است چگونه به لحاظ بصری فیلم را از آب و گل در بیاورد. اما عدم یک نگاه باهویت باعث میشود فیلمهایش عمق آثار سینمایی بزرگ جهان را نداشته باشد و اغلب کارهایش جعلی و باسمهای از کار در بیاید. درست مثل سارا و آیدا که از یک فاجعه و التهاب حرف میزند، اما اصلاً ملتهب نیست.
غزل شاکری در فیلم سارا و آیدا
تمام نیمه اول فیلم شاهد لوس بازی دو دختر هستیم که بیشتر از آنکه دخترانی پخته و بالغ به نظر برسند، تینایجرهایی هستند الکی خوش که در اوج غم و غصه داباسمش میسازند. نهایت غمشان هم از به زندان اُفتادن مادر این است که گوشهای کز کنند و مثل دختر دبیرستانیها همراه با چندقطره اشک آهنگی را زیر لب زمزمه نمایند. از همه بدتر که منتظرند که کسان دیگری مشکلاتشان را حل کنند.
وقتی شما چنین شخصیت ضعیفالنفس و بیخاصیتی را در مرکز قصه قرار میدهید معلوم است که آن پایان به ظاهر اخلاقی که برای طراحیاش این همه زحمت کشیده شده محلی از اعراب نخواهد داشت. چون این تصمیم نه حاصل یک تحول عمیق شخصیتی که بیشتر حاصل یک احساسات زودگذر کودکانه است.
غزل شاکری و پگاه آهنگرانی در فیلم سارا و آیدا
از آن طرف قطب منفی ماجرا هم به مدد بازی بسیار بد مصطفی زمانی بیشتر خندهدار از کار درآمده تا ترسناک. مصطفی زمانی مناسب چنین نقشهایی نیست. انقدر شیک و تر و تمیز است که نمیتوان او را به عنوان یک خائن بالفطره پذیرفت. سایر نقشهای فرعی فیلم هم چنین وضعیتی دارند، همگی تیپهایی تصنعی هستند که بود و نبودشان هیچ فرقی به حال داستان فیلم ندارد. از نامزد سارا بگیر تا همسر میثاق و مادر و رئیس شرکت. این شخصیتها هیچ کنشی در داستان ندارند و هیچ گرهای را باز نمیکنند و از همه مهمتر هیچ ماجرایی را هم حل نمیکنند.
پگاه آهنگرانی در فیلم سارا و آیدا
فیلم خط قصه بدی ندارد. مشکل این است که بلد نیست از این خط قصه جذاب استفاده درستی بکند. همه چیز فیلم انقدر جعلی و الکی و سرخوشانه است که بیش از آنکه تاثیرگذار از کار دربیاید، خندهدار از آب درآمده. خصوصاً لحظاتی که مصطفی زمانی قرار است آن وجه هیولایی درونش را نشانمان دهد. میری همین مشکل را در فیلمهای قبلیاش داشت. حوض نقاشی هم یک ملودرام جعلی و ساختگی بود که صرفاً احساسات رقیق تماشاگران را هدف قرار داده بود. یا سعادت آباد بیشتر از آنکه یک واکاوی عمیق از طبقه متوسط باشد یک سری مباحث خالهزنکی به روز شده و مدرن به نظر میرسید. میری تا زمانی که صرفاً یک تکنسین باشد و نتواند صاحب نگاه و هویت مستقلی شود، فیلمهایش به همین بدی خواهد بود.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
التهاب الکی خوش ها
مگه آدما چقدر عمر میکنند؟
اونم که شما میگی الکی خوش نباشند
واقعی که خوش نیستند لااقل الکی خوش باشند
به نظر من مصطفی زمانی هم کاملا قشنگ نقشش رو بازی کرده ....اونجایی که با پگاه اهنگرانی بحث میکرد کاملا خشونت از چهرش معلوم بود
دابسمش اولشم اصلا لوس نبود....