سلام... اول از منظر تولید یک فیلم سینمایی بعد از یک اتفاق واقعی در زمان کم باید از فیلم دفاع کرد اما ساخت فیلم در زمان محدود دلیل بر ندیده معایب نیست... فیلم نمیتواند حتی ایراد کار مسئولین را به چالش بکشد فیلم نمیتواند با دادن شعار عدم توجه به تولید داخلی را به چالش جدی بگیرد... فیلم در بیان مشکلات جوانان و ره یافتی برای خروج از بحران موفق نیست و گواه آن همان پلان بازرسی پایانی از تانکر شیر است که حباب های تنفس فراری یا فراریان لو میرود و فیلم تمام میشود... فیلم هیچ ضرورتی نداشت تا همه مشکلات اجتماعی که حتی دغدعه همه ی مردم نیست مثل محلی برای قمار کردن را دامن بزند همانطوریکه خیلی از ناهنجاری ها در جامعه ما شکل مخفی و پنهانی به خود گرفته... ووو اما عدم توجه به اصل ماجرا و نابودی یک ساختمان قدیمی که باید خیلی جلوتر از این به امنیتش توجه میشد که نشده و یا همین موضوع عدم که سبب خسارت زیادی به کسب و کار مردم زد و سبب گرانی و تورم در بخش تولید شد و کسی هم بطور جدی تنبیه نشد یا همین کمبود وسایل آتش خاموش کردن که در پایان سال 97 مطلع شدیم ماشین های جدید وارد شدند و حتی عدم توانایی مدیریت بحران ووو اما در کارگردانی به دلیل استفاده از تصاویر آرشیوی و وصله کردن به فیلم موفق نبوده هر چند در آن شرایط میتوان از ایده آل ها گذشت به شرط اینکه فیلم تاثیر گذار باشد... و یک چاله در فیلم نامه که مخاطب را بدون نشان دادن حتی مسیر فرار از تاسیسات در تعلیق نگه داری و حتی منتطران جلوی پلاسکو را نشان دهید که منتظر خبر از محبوسین در زیرزمین هستند و نگهبان ساختمان را نشان دهی که با رئیس عملیات به زیر زمین بازار کویتی ها میروند و شیشه مغازه ای را میشکنند و نگهبان اصرار میکند زودتر دیوار را خراب کنند که به زیر زمین برسند در حالیکه ما دیدیم و کارگردان نشان داد که این سه نفر رفتند داخل تاسیسات و در را بستند پس چطوری و از کدام معبر خارج شدند؟؟؟ یا اینکه وقتی مال باخته داشبورد هایس را با شکستن شیشه خالی میکند چرا اسناد داخل ماشین را ندیدند؟ اینکه چرا باید سکانسی داشته باشیم که مال باخته بازنش به در پارکینگ مراجعه کنند که نتیجه آن سوءتفاهم برای زن و داشتن زن دوم مرد مال باخته باشد و اینکه اساسا مگر چقدر مهمه که بدانیم مال باخته ای که با کلک در قمار پول بدست میآورد چطور تلاش میکند ماشین و پولش را بدست آورد و اینکه پدر دختر متواری از وسط فیلم رها میشود وموضوع آتشنشان ها هم با تنها روشن کردن شمع و گل در ایستگاه به فراموشی سپرده میشوند تماما نشان میدهد سازندگان دغدغه پلاسکو نداشتند و تنها خواستند سوار موج شوند و فقط فیلم بسازند ... خسته نباشید.
2 لایک
0نظر
بیوگرافی علیرضا حیدری
متولد تهران - کارشناس کارگردانی ازپردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از دانشکده هنرو معماری آزاد تهران مرکزی... آغازفعالیت در سینما ۱۳۶۷ با بازی درفیلم دیده بان و ادامه فعالیت در سینما و تلویزیون... bit.ly/ARHeydariResume