به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
باران، دختر سینمای ایران
شش سال بیشتر نداشت که جلوی دوربین مادرش (رخشان بنی اعتماد) قرار گرفت. آن روزها تنها دختربچهای بود که بهواسطه پدر و مادر نامیاش هرازگاهی بازی میکرد. اما باران کوثری روزبهروز پیشرفت کرد و خودش را بهعنوان یک هنرمند تثبیت کرد، نه تحمیل. مطمئناً نقشآفرینی او را در آثاری مثل «صاحب دلان»، «خون بازی»، «کوچه بینام» و ... به یاد دارید. باران حتی استعداد خود را در صحنه تئاتر هم به رخ کشید و تحصیلاتش را نیز در همین رشته ادامه داد. او به نسبت سن کمش، از رکوردداران کسب جایزه در سینمای ایران محسوب میشود. ده بار جایزه یا نامزدی در جشنوارههای مختلف، آنهم تا قبل از رسیدن به سیسالگی. اما باران کوثری به غیر از جایزه گرفتن، در جنجال به پا کردن هم ید طولانی دارد. او از معدود کسانی است که احتمالاً بخش حواشی طولانیترین بخش بیوگرافیاش خواهد بود.
والدین سینمایی
باران کوثری 25 مهر 1364 در تهران متولد شد. او تک فرزند عزیزکردهی رخشان بنی اعتماد کارگردان سینما و جهانگیر کوثری، کارشناس فوتبال و تهیهکننده سینما است. همین برای شروع کافی بود. خانوادهای از جنس سینما. باران دیپلم نمایشش را از هنرستان سوره گرفت و تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته جامعهشناسی گذراند. باران کوثری علاوه بر بازیگری، تجربه طراحی صحنه، طراحی لباس و منشیگری صحنه را نیز در سینما و تئاتر دارد.
(شروع با) والدین سینمایی
عزیزدردانه زوج سینمایی، 6 ساله بود که در دو فیلم سینمایی بازی کرد. «بهترین بابای دنیا» داریوش فرهنگ و «نرگس» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد. باران پس از آن نزدیک به ده سال تنها در آثار مادرش دیده شد. از بخت و اقبال بود یا هر چیزی دیگر، او اولین تجربههای مستقلش را هم با کارگردانان مطرحی آغاز کرد. در سال 1381 با فیلمهای «برگ برنده» سیروس الوند و «رقص در غبار» ساخته اصغر فرهادی به سینما آمد. درخششش در «رقص در غبار»، آنهم در 17 سالگی نوید ظهور یک پدیده مستعد بازیگری را میداد. پس ازآن هم در «خوابگاه دختران» حضور موفقی داشت و در سال 85 آنطور که بایدوشاید خود را ثابت کرد. باران کوثری در فیلمهای «یه حبه قند» رضا میرکریمی و «ننه گیلانه» به کارگردانی رخشان بنی اعتماد، بهعنوان منشی صحنه حضور داشت.
بهنوعی شاید بتوان گفت باران خود را از زیر سایه پدر و مادر بیرون کشاند و بهعنوان هنرمندی مستقل خود را ثابت کرد. هرچند خودش میگوید: «من جزو معدود کسانی هستم که پدر و مادرم در این رشته بودند و در هر مصاحبهای و روی صحنهای که جایزه گرفتم، خودم دوباره این را یادآوری و تائید کردم که افتخار زندگی من این است که زیر سایه این دو اسم زندگی کنم. چرا باید خودم را از زیر این سایه بیرون بیاورم.»
یک سال پرافتخار
باران کوثری در سال 85 ابتدا با بازی چشمگیرش در مجموعه «صاحب دلان» همه را به تحسین واداشت و از جانب خوانندگان هفتهنامه چلچراغ، برای دریافت نشان محبوبیت این نشریه انتخاب شد. بعد از آنهم در بهمنماه همان سال با کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستوپنجمین جشنواره بینالمللی فجر برای بازی در «خون بازی» و «روز سوم» آلبوم افتخارت یک سالش را پربار کرد. باران کوثری برای بازی در فیلم «کوچه بینام» هاتف علیمردانی، در سال 1393 بار دیگر سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم فجر را کسب کرد. از دیگر آثار مهم او در سینما میتوان به فیلمهایی مثل «دایره زنگی»، «توفیق اجباری»، «پستچی سه بار در نمیزند»، «هیچ»، «عصبانی نیستم»، «خانه دختر»، «لانتوری»، «سد معبر» و «عرق سرد» اشاره کرد.
باران بر روی صحنههای تئاتر
باران کوثری اولین قدمهایش را در تئاتر، شاید خیلی محکمتر از سینما برداشت. در سال 1376 او با بازی در نمایش «آنسوی آینه» به کارگردانی آزیتا حاجیان، تواناییهایش را بهعنوان بازیگر صحنه نیز به رخ کشید. باران کوثری در عرصه تئاتر با بزرگانی همچون امیررضا کوهستانی، محمد رحمانیان، داوود رشیدی، محمد یعقوبی، افسانه ماهیان، محمد رضایی راد و ... همکاری داشته است. او همچنین در سال 1381 بهعنوان داور در جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان حضور داشت.
محرومیت
بین سالهای 90 تا 92 بود که باران کوثری به دلایل نامعلومی ابتدا در تئاتر و بعد بهطورکلی ممنوعالتصویر شد. خودش میگوید همهچیز از روزی شروع شد که او و برزو ارجمند در یک برنامه زنده، همدیگر را به اسم کوچک صدا خطاب کردند. اما بهطورکلی علت قطعی ممنوعیت او همچنان مشخص نیست. کوثری بعد از 2 سال با فیلمی بازگشت که خود آن فیلم تاکنون توقیف شده است. «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان. گویا محرومیت 2 ساله، باران کوثری را بیپرواتر از قبل کرده و بعد از آن شاهد حواشی و اظهارنظرهای جنجالبرانگیزی از او بودهایم.
اما باران کوثری از دوران ممنوعیتش به نحوه احسنت استفاده کرد. بهطوریکه خودش عنوان میکند آن دو سال «پربارترین دوران کاریام بود.» باران کوثری به همراه محمدرضایی راد، محسن قرایی، افشین هاشمی و چند تن دیگر گروه تئاتری به نام «خانه» را تأسیس کردند. گروه «خانه» تمام نمایشهایش را در این مدت، بهصورت خانگی و بدون فروش بلیت اجرا کرد و از این بابت مشکلی برای کوثری ممنوعالتصویر پیش نمیآمد.
حامد پول ندار
هرچند باران همواره به زندگی در زیر سایه والدینش را افتخار میکند، اما اصلاً دوست ندارد ازلحاظ مالی همچنان به آنها وابسته باشد. باران کوثری برای حفظ استقلال مالی حتی مدتی مجبور بود از حامد بهداد پول برای تأمین مخارج زندگیاش قرض بگیرد. او میگوید: «دو سال سخت را پشت سر گذاشتم. دیگر از دوستانم پول قرض میگرفتم. مثلاً حامد بهداد که تقریباً آن روزها خرج من را میداد. هی تماس میگرفتم که حامد من پول ندارم. سالها بود که از پدر و مادر پول نگرفته بودم و برایم سخت بود که دوباره استقلال مالیام را از دست بدهم.»
ازدواج
سالها پیش چند عکس از باران مؤثری با فردی منتشر شد که شایعه شده بود همسرش است. اما در تمام این سالها دیگر خبری از وی نبوده است. باران کوثری ازدواجش را نه تائید و نه تکذیب کرده و مشخص نیست اصلاً ازدواجی در کار بوده یا نه؟ و یا اگر بوده سرانجام آن چه شده است!!!
تصادف شدید
مهرماه 1394 در یکی از صحنههای فیلم «هفت ماهگی»، اتومبیلی که باران کوثری در آن حضور داشت با یک کامیون شاخ به شاخ شد. این تصادف جراحات شدیدی بر او وارد کرد که خوشبختانه با چند عمل جراحی، همگی بهبود یافتند و خطر به خیر گذشت.
بد نیست بدانید
باران کوثری یک فیلمبین حرفه ایست و بازیگر موردعلاقهاش مریل استریپ، بازیگر مطرح آمریکایی است. او میگوید اکثر اوقات شبها تا صبح بیدارم و چون خوابم نمیبرد فیلم میبینم. یا شاید چون فیلم میبینم خوابم نمیبرد.
کوثری علاقهی زیادی هم به خواندن رمان، ازجمله رمانها و داستانهای روسی دارد.
او توسط اصغر فرهای برای بازی در فیلم «درباره الی» دعوت شد. اما به دلیل سفری که با یک گروه نمایشی در پیش داشت، موفق به حضور در آن فیلم نشد.
باران کوثری علاقه به فوتبال را نیز از پدر به ارث برده است. او میگوید دوستانی دارم که فوتبالی هستند و دورهم جمع میشویم و فوتبال میبینم. او طرفدار سرسخت استقلال است و از میان تیمهای خارجی، بارسلونا را دوست دارد.
در سال 1391 کتابی تحت عنوان «باران کوثری در سینمای ایران» به قلم حسین عالمگیر نوشته شد. این کتاب به بررسی تاریخ هنر و فلسفه آن و سپس تفسیر بازی بازیگران زن در سینمای بعد از انقلاب، با تمرکز بر روی بازیهای باران کوثری پرداخته است. البته انتخاب باران کوثری بهعنوان نمونه متعالی بازیگر زن ایرانی، موردانتقاد بسیاری از اهالی هنر و سینما قرار گرفت.
حواشی
باران کوثری از حامیان حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 1392 بود. او در خصوص اعتراضاتش به تصمیمات اخیر دولت اینگونه نوشت: «هیچ کجا از رأیی که به حسن روحانی دادم ابراز پشیمانی کرد. من رأی دادم که فرصت نقد و تکرار مطالباتم را داشته باشم... خیلی متأسفم که روند کند تحقق وعدههای دولت اینطور بهانه به دست صفحهها و آدمهای تندرویی داده که ما را سیبل خالی کردن خشمشان از شکست در انتخابات کردهاند... در بین نامزدهای انتخابات 1396 حسن روحانی همچنان انتخاب من و نقد دولتی که به آن رأی دادم، حق طبیعی من است.»
نکتهای که باران کوثری به حسن روحانی و معاونانش گوشزد کرد: «شاید بد نباشد قدم محکم و قاطعی برای آزادی کسانی بردارید که به دلیل فعالیتها و اعتراضهای قانونی و مدنی و سندیکایی به اتهام عجیبوغریب متهم شدهاند و در زنداناند. اگر جلوی آن صداها گرفته نشده بود، لازم نبود مردم برای شنیده شدن، فریاد بزنند...»
باران کوثری یکی از منتقدان سرسخت فیلم «قلادههای طلا» ابوالقاسم طالبی و نگرش آن بود. کوثری بارها این فیلم و عواملش را مورد خطاب قرار داده و آن را یک فیلم سفارشی قلمداد کرده است. حتی خبر درگیری شدید لفظی او با علیرام نورایی (یکی از بازیگران فیلم) در یکی از معابر عمومی سطح شهر منتشر شد.
چندی پیش لیلا اوتادی در یک برنامه تلویزیونی اینطور عنوان کرد: «مافیای سینمای ایران الآن اون خانم کوچولویی که پدرش تهیهکننده و مادرش کارگردان است. البته خانم کوچولو بازیگر خیلی خوبی هم هست.» جدایی از الفاظ خانم کوچولو و مافیا، دیگر ویژگیهایی که اوتادی از این فرد ارائه میدهد، شباهت غیرقابلانکاری به باران کوثری دارد.
باران کوثری از مخالفان قانون قصاص مجرمین است. اظهار نظرات او در مورد این عمل شرعی نیز جالبتوجه است: «نظر شخصی من این است که خشونت نباید به دور تسلسل بیفتد. نباید جواب توحش را با توحش داد. باید نوک پیکان را به سمت قانون مملکت گرفت که راهی بهتر از قصاص پیش پای ما نمیگذارد.»
بازیگر نقشهای متفاوت با فن بیان خوب و نوآوری های به جا