به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
در سالهای نیمه نخست دهه نود، نامی که بیش از هر بازیگر مرد دیگری به گوش رسیده است، نام نوید محمدزاده است. بازیگر جوانی که با تجربیاتی ارزشمند در تئاتر، پا به سینما گذاشته است و با نقشآفرینیهای متعددش توانست نظر منتقدین و مخاطبین زیادی را به خود جلب کند و مسیر شهرت و محبوبیت را به سرعت طی کند؛ اما فقط بازیگری او نیست که نامش را بر سر زبانها انداخته است، نوید محمدزاده از جنجالیترین بازیگران سینمای ایران است که با مصاحبهها، اظهارنظرها و حتی نطقهای جشنوارهایاش حواشی زیادی را در این سالها ایجاد کرده است و بسیاری از اهالی سینما را به واکنش واداشته است. به نظر میرسد که به اندازه بازیگری محمدزاده، حواشی مربوط به اوست که به شهرت این سالهای او کمک کرده است.
سالهای ابتدایی زندگی
نوید محمدزاده متولد 17 فروردین سال 1365 در ایلام است. او به کرد بودن خود میبالد و خود را «یک ببر کرد فروردینی» معرفی میکند. محمدزاده از کودکی به بازیگری علاقهمند میشود و از سال 82 وارد کلاسهای بازیگری متعددی میشود، از جمله موسسه بازیگری «هفت هنر» واقع در کرج. در این موسسه محمدزاده مورد توجه چهرههای تئاتریای مثل محمد یعقوبی قرار میگیرد و پس از تجربههایی در تئاترهای نیمه حرفهای، از سال 87 وارد وادی بازیگری حرفهای تئاتر میشود. او در همین سال جایزه دوم بهترین بازیگر تئاتر دانشجویی را دریافت میکند.
شروع فعالیتها
اولین تجربه قرار گرفتن نوید محمدزاده در برابر دوربین، با فیلم «آندو» به کارگردانی بهمن قبادی-برادر بهمن قبادی- است که هیچوقت پروانه نمایش نگرفت. پس از این نوید محمدزاده با دو کار مختلف در تئاتر و سینما وارد وادی بازیگری حرفهای میشود. او اولین نمایش تئاتر حرفهایاش را با نمایش «پسران آفتاب» در سال 87 تجربه میکند و در همان سال با فیلم «در میان ابرها» روی پرده نقرهای دیده میشود.
پس از اولین تجربه سینمایی، محمدزاده چهار سال از سینما جدا میشود و تمرکز خود را روی تئاتر میگذارد و تجربیاتی در این زمینه به دست میآورد که بسیاری موفقیتهای سینماییاش را مرهون آن تجربیات میدانند، هرچند بازیهای بعضاً اغراق شده او نیز میتواند به دلیل کار در تئاتر و عدم تشخیص دقیق بازیگری تئاتر و سینما باشد.
او بین سالهای 87 تا 91 در قریب به ده نمایش حرفهای را تجربه میکند و مورد توجه منتقدان تئاتر و همینطور کارگردانان سینما قرار میگیرد.
حضور جدیتر در مقابل دوربین
سال 91 سال بسیارشلوغی برای محمدزاده است، او علاوه بر بازی در نمایشهای «ایستادهها سر سوراخ سوپخوری»، «پچپچهای پشت خط نبرد» و «ویران»، در مقابل دوربین نیز قرار میگیرد.
پس از چهار سال او با سریالی به کارگردانی مسعود اطیابی به نام «سهمی برای دوست» بازی میکند که در قالب 13 قسمت از شبکه دوم سینما پخش شد. نوید محمدزاده در نقشی فرعی و نه چندان پر رنگ در این سریال بازی کرد.
فیلم سینمایی «لرزاننده چربی» به کارگردانی محمد شیروانی، تجربه سوم سینمایی در کارنامه نوید محمدزاده است که به عنوان فیلمی روشنفکری و اصطلاحاً هنری شناخته میشود.
گرفتن یا نگرفتن سیمرغ، مسئله این است...
اولین بار نوید محمدزاده به صورت جدی در سال 92 و با فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان دیده میشود. محمدزاده در این فیلم در نقش یک دانشجوی معترض و عصبی بازی میکند، فیلمی که جنجالیترین فیلم سی و دومین جشنواره فیلم فجر بود. گفته میشود که جوایز زیادی از جمله بهترین بازیگر نقش اول مرد که سهم نوید محمدزاده بوده است، یک شبه تغییر میکند و با حذف این فیلم از بخش مسابقه، تمام جوایز این فیلم پایمال میشود. نوید محمدزاده درباره این اتفاق میگوید: «از نوجوانی در مقابل آیینه تمرین بازیگری میکردم؛ اما در 27سالگی به من گفتند که سیمرغی را که با رأی همه اعضای هیئت داوران گرفتهای نباید بخواهی. آن روز تلخترین روز زندگی هنری من بود. پیراهن و کت اتو شدهام برای رفتن روی سن و گرفتن جایزه بر در خانه ماند و اشکهای من بی اختیار سرازیر شد.»
حواشی حول محمدزاده از همین فیلم شروع میشود، او پس از این اتفاق به شدت موضع میگیرد و اظهارنظرهای تندی علیه جشنواره و حتی اهالی سینمای ایران میکند؛ او حرفهایی میزند که واکنشهای زیادی را به همراه میآورد، یکی از این واکنشها متعلق به پرویز پرستویی است که جنجال زیادی را به پا میکند. او درباره محمدزاده میگوید: «بازیگر جوانی گفته است: "خوب شد به من جایزه ندادند، مگر آنهایی که سیمرغ گرفتهاند کجا هستند؟ هروقت اراده کنم سیمرغ میگیرم." این ادعا از سوی کسی که یک کار کرده است خیلی اسفناک است. آقای انتظامی با 90 سال سن چنین ادعایی ندارد. خوب نیست که با یک کار دیگر خدا را هم بندگی نمیکنیم و فکر میکنیم که علیآباد هم شهری است در حالی که یک ده کوره بیشتر نیست.»
محمدزاده بعد از اظهاراتی از این دست عقبنشینی میکند و صحبتهای خود را تکذیب میکند.
نوید محمدزاده در همین سال بازی در فیلم «سیزده»، اولین فیلم بلند سینمایی هومن سیدی را تجربه میکند و در نمایشهای «مرد بالشی»، «یک دقیقه سکوت»، «هم طناب» و «روایت ناتمام یک فصل معلق» حضور مییابد.
ادامه پرکاری و حاشیه سازی
سال 93 هم برای نوید محمدزاده پرکار و پرحاشیه دنبال میشود. او در این سال علاوه بر حضور در چهار نمایش، در فیلم «ناهید» ساخته آیدا پناهنده نقشآفرینی میکند و در نقش معتادی بازی میکند که تعادل روانی ندارد و پس از طلاق تصمیم دارد که پسرش را از همسر سابقش پس بگیرد. محمدزاده برای بازی در این فیلم برنده اولین جایزه بینالمللیاش میشود و جایزه بهترین بازیگر مرد را از جشنواره «برانسلاوا» میگیرد.
نوید محمدزاده در سال 93 به همراه پژمان بازغی به عنوان نمایندگان ایران در جشنواره فیلم کن حضور مییابد و این بار به دلیل پوشش عجیب و نامناسبش حاشیهساز شده و مردم و اهالی سینما را به واکنش وا میدارد، اما حواشی از جایی اوج میگیرد که او در صفحه اینستاگرامش منتقدین خود را به خواندن کتاب «بیشعوری» سفارش میکند.
و بالاخره سیمرغ...
نوید محمدزاده در سال 94 در سه فیلم مهم آن سال نقش ایفا میکند، یعنی «لانتوری» به کارگردانی رضا درمیشیان، «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی و از همه مهمتر فیلم «ابد و یک روز» اثر درخشان نویدمحمدزاده.
در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر، فیلم «ابد و یک روز» پدیده میشود و برنده 9 سیمرغ میشود که یکی از آنها که جایزه بهترین بازیگر مکمل مرد بود، به نوید محمدزاده میرسد. محمدزاده در این دوره در سکوتی نمادین به نشانه اعتراض به اتفاقات دو سال قبل جشنواره فجر جایزه خود را میگیرد.
«لانتوری» فیلم دیگر محمدزاده در این سال بود که با وجود حواشی بسیارش مورد توجه منتقدین و مخاطبین قرار نگرفت و حتی در جشنوارههای خارجی هم مورد استقبال قرار نگرفت. نویسنده «دوویچه ووله» در حاشیه حضور این فیلم در جشنواره فیلم برلین مینویسد: «فیلمی که با سر و صدای زیادی در جشنواره فیلم فجر ایران به اکران درآمد، در برلین به بایگانی این جشنواره فرستاده شد.» محمدزاده در این فیلم نقش بزهکاری را بازی میکند که تعادل روانی ندارد و به اسیدپاشی درست میزند.
دیگر حضور برجسته محمدزاده در این سال، بازی در فیلم جنجالی «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی است که به خاطر شباهت به پرونده جنایی مربوط به زندگی شخصی یکی از ورزشکاران ایرانی، حواشی زیادی داشت.
با وجود پرکاری نوید محمدزاده در سال 94، تجربههای تئاتری او ادامه مییابد و در سه نمایش «کامنت»، «ستوان اینیشمور» و «شب آوازهایش را میخواند» بازی میکند.
تکرار درخشش، تکرار جنجال
موفقیتهای نوید محمدزاده با بازی در فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» به کارگردانی وحید جلیلوند ادامه مییابد و و در این سال هم موفق میشود که برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر شود و همینطور در سال بعدش به خاطر بازی در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد بخش فرعی نگاه نو در جشنواره فیلم ونیز را ببرد.
سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر هم برای نوید محمدزاده بی حاشیه پیش نمیرود، او روی سن جشنواره به طعنه جایزهاش را با احتساب سیمرغ «عصبانی نیستم»، سیمرغ سومش عنوان میکند و در کمال تعجب در سالی که انتقادهای بسیار بیشتری نسبت به سال 92 به داوریها وارد بود، هرگونه اعتراض به رأی داوران را بیاخلاقی و بیاحترامی توصیف میکند؛ این اظهارات او با توجه به اینکه چندی قبل خود از معترضان عصیانگر همین جشنواره بوده است، مجدداً حواشیای را برایش ایجاد میکند. در این دوره گفته میشد که جایزه مکمل برای هادی حجازیفر بوده است و به دلیل لو رفتن لیست برندهها در شب قبل از اختتامیه، داوران تصمیم میگیرند که لیست جدیدی بدهند و به این ترتیب جایزه به نوید محمدزاده میرسد. بسیاری بعد از این اتفاقات محمدزاده را به موجسواری محکوم میکنند و از اینکه در برابر حق تضییع شده همکارانش سکوت کرده است، انتقاد میکنند.
محمدزاده در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» وحید جلیلوند هم نقش کارگری عصبی را بازی میکند که بعد از مرگ فرزندش تعادل روانیاش را از دست میدهد و دست به قتل میزند.
نوید محمدزاده در این سال در سه نمایش از جمله «خدای کشتار» هم نقش ایفا کرد و در فیلم «خفگی» به کارگردانی فریدون جیرانی هم بازی کرد، محمدزاده در این فیلم بر خلاف نقشهای قبلیاش داد و بیداد نمیکند و کسی را کتک نمیزند و اینبار یک روانپریش آرام است.
:)))
سریالهاشمزخرفهوخیلیآبگوشتی
بازیمیکنهوتوصیهمنبهنویسندههاو
کارگردانهاایناستکهاینبازیگربدرادر
سریالهاوفیلمهاشوناستفادهنکنند
چوناینبازیگرتوهرچیبازیکنندسریالو
فیلمروخرابمیکننوبهشدتآبگوشتی
هستن😛
ba arzooy movafaghiat rooz afzoon
albate ba chand rooz takhir
امیدوارم موفق باشی :)
استوری های عجیبی میزاره کم مونده بره تو دهن فرشته خانم عکس بگیره استوری کنه
خدا داند آرزوی عاقبت به خیری دارم برای هر دو شون
اون کامنت پایینیم هم درمورد همین خانومه
شایدم واقن دوستشه😄
(اینم بعدیش ، والا جایزه گرفتن نوید محمدزاده توی زندگی ما یه چیز عادی شده مثل وعده غذایی میمونه برامون بس که عادت کردیم ، ماها این چیزا رو بروز نمیدیم نمیخوایم ریا بشه ^o^ )
خدا وکیلی گرونه
اگه بخوایم تقسیم کنیم میشه سالی دوتا پس آیا ایمان نمی آورید ، هن ؟!؟!؟ ایمان بیاورید همین الان ،زود ایمان بیاورید
;D
:D
ب هم میان^_^
خواهر من شایعس ، هر وقت نوید اومد گفت اینم از همسر نازم من باور میکنم (البته یه چند وقتی هم میشه که حتی به چشمام هم اعتماد ندارم)
آخه یعنی چی با فهش دادن چی قراره ثابت بشه اینکه اون فرد خانواده نداره ؟؟!!؟!!!!!
وقتی ننه بابای درست حسابی بالا سر آدم نباشه همین میشه
یک بی فرهنگ دهن دریده و عقده ای
آدم حسابش نکنین و جوابشو ندین وگرنه بیشتر عرعر میکنه و جفتک میندازه
داری به همه توهین می کنی
بی ادب
ولی کدوم احمقی به کسی که کمبود فهم داره تذکر می ده؟
من به ویان تذکر دادم چون می دونم حداقل ۵/۶برابر اون شعور داره
البته سحر درست می گه ویان ببخشید
الی دهنتو ببند تا نبستمش :/
فقط یادگاری یه مقدار (خیلی بیشتر از یه مقدار) گرونه باید وام بگیریم ، کسی آشنا نداره یه وام واسم جور کنه .
ولی همچنان پرچم بالاست
میگما منظوم دخترونه چقد کیف میده
مختلط شه باز دعوا را میندازن
@queen_resin
اینم آی دی ، فالو و بایک و کامنت یادتون نره ،خودتون معرفی کنین تا تخفیف شامل حالتون بشه
دوستون دارم
عطر فقط بوی بچه فسقلیت
عطر فقط حضور همسرت
عطر فقط استشمام نم باران
: )
مثلا خانم بیات طرفدار چندانی ندارن و فقط برای اینکه فیلم بازیگر شناخته شده ای داشته باشه از ایشون استفاده میکنن اما آقای محمدزاده به دلیل پر طرفدار بودن تهیه کننده ها خرج بیشتری میکنن تا فیلم به خوبی فروش بره
از این به بعد باید یدونه سان استار بخرم یدونه سن ایچ خیلی هم باحاله
اینکه یه شرکتی اسپانسرش شده یه چیز خیلی طبیعیه این یعنی به جز فیلم هاش یک درآمد همیشگی هم داره
باید خدا رو شکر کنیم که حداقل همچین تبلیغی نشون میدن
.... برای مانکن هایی که فکر می کنن هنرمند هستند
..... برای مدیران پول پرست و پول دوستی که سینمای ایران رو تبدیل به قمارخونه کردند
...... برای مردمی که این مانکن ها رو با ارزش تر از بازیگر های واقعی میدونند
..... برای مردمی که چهره واقعی این مانکن ها رو نمی بینند
..... برای میلیارد ها تومانی که فقط خرج این مانکن ها می شود
...... برای سینمای ایران که هنوز در حال و هوای سینمای صامت نود سال پیش امریکا مانده و به خود زحمت یادگیری فیلمسازی از استنلی کوبریک و کریستوفر نولان و اصغر فرهادی و عباس کیارستمی و علی حاتمی و کوینتین تارانتینو و دیوید فینچر را به خود نمی دهد.
...... برای اینستاگرام که پیج شما خود شیفته ها رو تیک دار کرد و تیک رسمی خود را ندانسته بی ارزش کرد
...... برای خیل عظیمی از کلاس های بازیگری کشور که خودشون نمیدونن دقیقا چی آموزش بدن و خیل عظیمی از فیلم هایی که یک ساله تاریخ انقضا شان می گذرد!
...... برای خود شما مانکن ها که خود نمی دانید چجوری زندگی کنید و زندگی واقعی تون کاملا پوچ و بی ارزش هست.
....... برای خودم که ناتوان هستم از نجات دادن این هنر از هم گسیخته!!!! و قانع کردن این مردم و شما
این دیگه چه عکسیه