به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
اولین اثر سینمایی حاتمی در سال (۱۳۴۸) با عنوان «حسن کچل» ساخته شد و آخرین فیلم نیمهتمامش با نام «جهان پهلوان تختی» که یکی از بزرگترین پروژههای سینمایی وی بعد از مجموعهی هزاردستان بود، به علت مرگ ناشی از بیماری سرطان نافرجام ماند. پس از مرگش نیز دو فیلم مبتنی بر «هزاردستان» با تدوین واروژ کریممسیحی به نامهای «کمیتهی مجازات» و «تهران روزگار نو» ساخته شد.
حاتمی کار هنری خود را با نویسندگی در تئاتر آغاز کرد و نمایشنامههای «ساتن»، «قصهی حریر»، «ماهیگیر»، «حسن کچل»، «چهل گیس» و «شهر آفتاب و مهتاب» را برای تئاتر نوشت. علی حاتمی در کلاسهای نمایشنامهنویسی ادارهی هنرهای دراماتیک واقع در آبسردار شرکت نمود و بعدها که این اداره به نام دانشکدهی "هنرهای دراماتیک" تغییر نام داد وی در رشتهی ادبیات نمایشی تحصیلات خود را ادامه داد. وی در سال (۱۳۴۴) نمایش «دیب» (دیو) را که از اولین نوشتههای خود بود در تالار دانشکده و با کودکان مؤسسهی آموزشی "فرهنگ آرزو" به اجرا در آورد. اولین تجربهی سینمایی حاتمی، فیلم «حسن کچل» (۱۳۴۹) بود. حاتمی این فیلم را در پی موفقیت نمایشنامهی «حسن کچل» و استقبال بسیار خوب مردم از آن ساخت. در واقع این موفقیت موجب شد که چند تن از دستاندرکاران سینما وی را ترغیب کنند که این نمایشنامه را به فیلم بدل کند و شانس خود در عرصهی سینما را نیز بیازماید. علی عباسی، تهیهکنندهی سینما که نمایش «حسن کچل» را دیده بود برای ساخت فیلم آن اعلام آمادگی کرد اما به دلیل بیتجربگی حاتمی در عرصهی سینما میخواست کارگردانی فیلم را به شخص دیگری بسپرد ولی حاتمی مخالفت کرد و سرانجام هم عباسی را متقاعد کرد که خود از پس ساخت آن برمیآید. «حسن کچل» نخستین فیلم ریتمیک و موزیکال ایرانی و برگرفته از داستانهای کهن ایرانی بود. این فیلم با استقبال بسیار خوبی از سوی تماشاگران روبهرو شد و زمینهی ورود وی به سینما را فراهم کرد.
پس از موفقیت «حسن کچل» حاتمی از تئاتر فاصله گرفت و تواناییهای خود را معطوف به سینما کرد. وی بلافاصله بعد از «حسن کچل» فیلم «طوقی» (۱۳۴۹) را ساخت. طوقی نوعی کبوتر است که کبوتربازها علاقهی زیادی به آن دارند. حاتمی در فیلم «طوقی» به یکی از ویژگیها و سرگرمیهای برخی از مردان آن زمان که گاه از یک سرگرمی فراتر رفته و به نوعی علاقه افراطی بدل میشد میپردازد. در این فیلم نیز علاقه به یک طوقی و تلاش برای به دست آوردن آن سرانجام به یک فاجعه بدل میشود.
فیلم بعدی حاتمی با نام «بابا شمل» (۱۳۵۰) بازگشتی بود به سینمای ریتمیک و موزیکال مورد علاقهی حاتمی و دربارهی لوطی و لوطیگری. حاتمی در سال (۱۳۵۱) فیلمساز پرکاری بود و سه فیلم در کارنامهی خود ثبت کرد، فیلمهای «قلندر»، «ستارخان» و «خواستگار». این سه فیلم نیز همچنان برخوردار از ویژگیهای سایر آثار حاتمی هستند. در این میان فیلم «ستارخان» رویکردی تازه به یک حادثهی تاریخی بود و ماجرای مشروطیت و قیام ستارخان و باقرخان را از زاویهای دیگر بیان میکرد. منتقدان این فیلم را تحریفی از ماجرای اصلی دانستند. حاتمی سپس به تلویزیون رفت و دو سریال داستانهای «مولوی» (۱۳۵۲) و «سلطان صاحبقران» (۱۳۵۴) را ساخت.
حاتمی که از سالهای اولیهی دههی هفتاد مطالعه و تحقیق دربارهی زندگی جهان پهلوان تختی را آغاز کرده بود بعد از پشت سرگذاشتن دشواریهایی سرانجام در سال (۱۳۷۵) ساخت فیلم «جهان پهلوان تختی» را آغاز کرد. متأسفانه پس از آن که تنها بخشهایی از فیلم را فیلمبرداری کرده بود بیماری سرطان به سراغش آمد و در بیمارستان بستری شد و مجبور شد پروژهاش را نیمهکاره رها کند.
علی حاتمی کارگردانی فیلمهایی نظیر؛ «حسن کچل» (1348)، «طوقی» (1349)، «باباشمل» (1350)، «قلندر» (1351)، «خواستگار» (1352)، «ستارخان» (1353)، «مثنوی مولوی» (1354)، «سلطان صاحبقران» (1355)، «سوتهدلان» (1356)، «هزاردستان» (1358)، «حاجی واشنگتن» (1361)، «کمالالملک» (1363)، «مادر» (1368)، «دلشدگان» (1371) و «جهانپهلوان تختی» (1375)، را برعهده داشتهاست.
علی حاتمی، در تاریخ ۱۵ آذرماه (۱۳۷۵) دیده از جهان فروبست. پیکر وی در قطعهی هنرمندان بهشت زهرا در فطعهی ۸۸ به خاک سپرده شد.
حیف که بینمان نیست
کسی هیچگاه نمیتواند علی حاتمی را کارگردان بدی بخواند.
واقعا که او با جملات زیبایش به سینمای ایران زینت داد.
مردی که آثارش هنوز در دل ما جای دارد
روحش شاد و یادش گرامی
کمال الملک دنیای تصویر ایران یادش گرامی
آثار این فرد ایرانی ترین و اصیل ترین فیلم و سریال های ما هستند
دیالوگ ها فضا سازی ها و موسیقی همه شاعرانه و دلنشین و فاخر هستند
جدای از آثارش یک میراث دیگه از خودش گذاشت
یعنی دخترش بهترین بازیگر زن ایرانی
یعنی وقتی شما به آثار حاتمی نگاه میکنید با شاهکار هایی در ویترین سینما و تلویزیون طرف هستید که عاشقانه ساخته شده اند (عشق به ایران و ایرانی و آزادگی و هنر و فرهنگ اصیلمون)
هیچ گاه با یک اثر بدون عبرت و پوچ طرف نیستید
همه چیز حساب شده است
مورد بعدی سرگذشت وی هست
که همچون کمال الملک گرچه با زحمت امکانات و شرایط ساخت آثار برای وی فراهم بود اما با بی مهری های زیادی هم طرف بود
خصوصا در سال های آخر عمر وی (که متاسفانه از شانس او دوران فاجعه مدیریتی سینمای ایران بود)
هنرمندان واقعی و با استعداد ایرانی در این مدیریت غلط (که قطعا فکر میکنم عمدی در کار است برای نابودی فرهنگ ما!!)
یا در سکوت و عدم حمایت از دنیا رفتند و یا رانده شدند (بیضایی و وثوقی و...)
جای خالی این فرهنگ سازان رو پول پرستانی پر کردند که متاسفانه فرهنگ سوز هستند (کافی به فیلم های سیاه یا کمدی پوچ فعلی نگاهی بکنید یا به بازیگران سخیف و تازه به دوران رسیده ی دارای ژست روشن فکر ولی آفتاب پرستانه که فالوئر های میلیونی دارند)
حاتمی از خود یادگاری های ارزشمندی گذاشته (یکی از اونها دختر باوقار و با استعدادش هست) که نیازمند توجه بیشتر خواهد بود