به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
خیلی از افراد ممکن است سریال شهرزاد را دنبال کنند. سریالی که جذاب ساخته شده است و با موضع عشق و عاشقی هست. بنده به عنوان یک متخصص خانواده و مشاور ازدواج و مشاورخانواده بسیار متاثر شدم که چنین فیلم هایی منجر به فرهنگ سازی (بخوانید فرهنگ سوزی) می شوند.
اگر چه وقتی زلزله می آید ویرانی های زیادی ایجاد می کند، اما ما به عنوان یک امدادگر در حد وسعمان به آسیب دیدگان کمک می کنیم. واقع جا دارد متولیان فرهنگی این مرز و بوم دغدغه بیشتری روی مسائل فرهنگی کشور داشته باشند. رمان ها، فیلم ها، موسیقی ها ، سایتها و ... در حال ساختن فرهنگ (بخوانید در خیلی موارد سوختن فرهنگ جامعه ) می باشند. باید آب از سرچشمه اصلاح شود.
نقد سریال شهرزاد در محورهای ذیل انجام می شود:
شهرزاد چگونه موجب فریب ذهن ها می شود و به خانوده آسیب می زند؟
مصداقهایی که در این فیلم بد آموزی دارد کدام است؟
شگردها و روشهای مغالطه آمیز و سفسطه آمیزی که در این فیلم به کار رفته است کدام است؟
راه و بیراهه در این فیلم کدام است؟
سریال برای جذب مخاطب، پا روی چه باورها و معیارها و ارزشها و شناختهایی می گذارد؟
آیا نسل جوان سریالها و فیلم ها را با دید نقادانه و موشکافانه و هشیارانه می بیند یا اینکه از روی لذت می بیند و ناخودآگاه جزء انگاره های ذهنی آنها می شود؟
یکی از الگوهای رایج آسیب رسان فیلم مخلوط کردن درست و غلط با هم هست. شخصیتی منفور و با کارهای اشتباه حرفهای درست می زند، و شخصیت نقش مثبت و برجسته فیلم، فکرهای نادرست منتشر می کند:
1 - فرهاد شخصیت مثبت فیلم، فردی منطقی و محبوب : فرار با دختر مورد علاقه از منزل
2- شهرزاد شخصیت اصلی و محبوب فیلم: همراهی با فرهاد در فراز از منزل
3- شهرزاد شخصیت برجسته سریال برای رسیدن به خواسته اش به راحتی دروغ می گوید و دیگران را می پیچاند.
4- آقا بزرگ منفورترین شخصیت فیلم: حرفهای صحیح می زند: مثل اینکه از دخترش که شوهر دارد می خواهد شبها به خانه برگردد و با مرد دیگری عشقبازی نکند.
5- قباد فردی عیاش، الکلی، بی مسئولیت، و زن باز : کم کم در سریال شخصیت محبوب نشان داده می شود. بی مسئولیتی او به گردن دیگران می افتد و از او قبح زدایی می شود.
6- برادر رویا، فردی لات و بی قید و بی مسئولیت هست که قصد دارد مانع شود خواهرش شبها آرایش کرده در کافه ها و سینماها با مرد نامحرم قرار بگذارد.
7- زن هاشم سفره و روضه نذر می کند، شب هاشم در قتل افراد با آقا بزرگ همراهی می کند و مقتول را مدفون می کند.
8- شهر زاد نقش اصلی فیلم زن قباد هست دلش با فرهاد و در خلوت با شعرهای او عشق می کند، شیرین زن قباد هست و با دانشجوی انصرافی پزشکی حال می کند، اصغر شاگرد هاشم هست دنبال دختر او عشقبازی می کند، فرهاد شخصیت محبوب فیلم هست قرار عشقبازی در سینما و کافه با یک دختر (بیوه) می گذارد.
9- شهرزاد زن قباد هست، شب تا صبح منزل را ترک می کند اما به همه دروغ می گوید به خواهرش، مادرش، پدرش ، همسرش و....
10- شهرزاد در قسمت 14 به دیدن فرهاد می رود به خاطر نجات جان یک انسان، اما این بهانه ظاهری فیلم هست و فیلمنامه نویس بسادگی خودش را لو می دهد که شهرزاد(در خفا از پدرش و شوهرش و دیگران) به عشق فرهاد می رود (آنجا که به فرهاد می گوید اگر کس دیگری غیر از تو بود این کار را نمی کردم، (یعنی نجات جان یک انسان اهمیت نداشت ، عشق تو برایم مهم بود.))
فضا سازی این فیلم بر اساس فلسفه جبرگرایی پردازش شده است. و افراد در این سریال هر کدام مرعوب یا بالاخره مرعوب محیط بیرونی و مجبور به اقدامات می شوند. بدون اینکه اختیارآنها در این فیلم عملیاتی گشته و به نتیجه منتهی شود.
*- هاشم مجبور به انجام درخواست های بزرگ آقا هست.
*- شیرین مجبور به انجام درخواست های آقا بزرگ هست.
*- قباد مجبور به انجام در خواست آقا بزرگ هست.
*- شهرزاد مجبور به انجام درخواست های آقا بزرگ هست.
*- رویا مجبور به انجام درخواست تشکیلات کمونیستی هست.
*- سرهنگ مجبور به انجام درخواست های آقا بزرگ هست.
*- زن هاشم مجبور به انجام درخواست های هاشم هست.
*- حشمت مجبور به انجام درخواست های آقا بزرگ هست.
*- شیرین حق دارد علیرغم داشتن شوهر به مرد دیگری دل بدهد. چرا؟ چون مجبور هست و شوهرش تحویلش نمی گیرد.
*- فرهاد مجبور هست دختر مردم را بدزد چون آقا بزرگ اختیار او را گرفته است و او مجبور است.
*- هاشم مجبور هست در زمان قحطی ، انبار غله را آتش بزند چون مجبور هست و اقا بزرگ گفته است.
*چون بزرگ آقا مستبد، ظالم و آدمکش هست ارتباط شهرزاد و فرهاد هم تطهیر شده و صحیح هست. حتی بعد از ازدواجش با قباد
*چون حکومت مستبد و زور گو هست، مزاحم ارتباط فرهاد و رویا است.
در این سریال به بیننده القاء می شود چون ظالمان و آدمکشان و مستبدان مقابله با عشق دختر و پسری می کنند، پس این ارتباطات دختر و پسر پاک ، صحیح و خواستنی هست. و هرکه نظری غیر از این داشته باشد در دسته بزرگ آقا و آدمکشان قرار می گیرد.
از آسیب های جدی این سریال شهرزاد این است که به صورت وحشتناکی مردم ، اعتقادات و فرهنگشون را منفعل ، پست، هوسی و بی مبنا نشان داده است.
* در این فیلم آدمها مشروب خور، آدمکش ، ناموس دزد، خائن، دروغگو، ضعیف نفس، چاپلوس، دغل باز، تهمت زن، توطئه گر، و .... همه جمعند، لیکن نه اثری از مذهب، نه آدم معتقد و سالم و .... وجود ندارد.
مشروب خور: قباد، شیرین، بزرگ آقا و ....
آدمکش: تقی، نوچه های آقا بزرگ، نوچه های بهبودی و ...
ناموس دزد: فرهاد
خیانت: شیرین، شیرزاد
دروغگو: شهرزاد، قباد، جمشید، هاشم، سیما، رویا، فرهاد، شیرین، اکرم، بتول، نوچه ها و ....
ضعیف النفس: داماد جمشید
چاپلوس:داماد جمشید و سایر نوچه ها و ....
دغل باز: قباد، بهبودی، شیروانی، بزرگ آقا، حشمت، پسری که قصد تجارت با شیرین دارد و ...
تهمت زن: بزرگ آقا، شیرین، حشمت و ....
توطئه گر: حشمت، آقا بزرگ و ...
در این فیلم بر اساس 2 بند فوق، به صورت کاملا معنا دار تحریفی القاء می کند که فرهنگ مردم ایران و جوانان این مرز و بوم اینگونه هست. در حالیکه دقیقا عکس این هست. نشان می دهد که جای اعتقاد و مذهب، و دین و اخلاق و احکام، شرع و انسانیت خالی هست و نظرات پوشالی آدمهای این فیلم به صورت وحشتناکی اهانت به مردم یا لااقل به بخش عظیمی از مردم دارد.
تجربه گریزی ، تمرد و حرمت شکنی
شهرزاد در نقش ستاره فیلم را ابتدا مظلوم ، منطقی و حق به جانب نشان می دهد.
به مرور در لابلای کارها و حرفهای صحیح شهرزاد، مسائل منفی را از زبان او ترویج می کند.
- دروغگویی و فریب: آنجا که شهرزاد به پدرش به دروغ می گوید من اجازه دادم به سیما که به ورزشگاه برود/
- تجربه گریزی: وقتی پدر شهرزاد از او می خواهد که از تجربه او استفاده کند که چند پیراهن بیشتر پاره کرده است. شهرزاد تجربه پدر را رد کرده و می گوید خودش باید پیراهن های خودش را پاره کند(خودش تجربه کند)(قسمت 21)
- مقابله و درگیر شدن با پدر:
علیرغم اینکه جمشید پدر شهرزاد و شهرزاد هر دو اشتباهات فاحشی دارند. اما نقش مثبت در این فیلم به شهرزاد داده شده است و او با پدرش در مسائل مختلف مقابله کرده و درگیر می شود.
به دیگر سخن برای بیننده توجیه منطقی القاء می شود که حتما باید شهرزاد با پدرش درگیر شود.
همین اتفاق در مورد فرهاد دیگر شخصیت محبوب فیلم هم، به نوع دیگر می افتد و به طرق مختلف زدودن ارزش احترام به بزرگترها تبلیغ می شود و این مهم با نشان دادن اشتباهات فاحش هاشم پدر فرهاد منطقی جلوه می کند.
یک بنده خدایی گفته بود: «خب این فیلم منفی ها را نشان می دهد که ما آنها را یاد نگیریم و انجام ندهیم. ادب از کی آموختی ؟! از بی ادبان»
دقیقا ما در این نقد قصدمان نشان دادن همین بی ادبی هاست که جذب نکنیم. پس اول باید منفی ها را بدون پرده و شفاف متوجه شویم که ناگاه تحت تاثیر آنها قرار نگیریم. متاسفانه بسیاری از افراد در جامعه کنونی ما تحت تاثیر رسانه ها، فضای مجازی و بمباران بی وقفه سفسطه های فکری ، فرصت تامل ، بررسی و خطایابی و اصلاح نگرشها و افکار هجومی را ندارند. لذا کم کم خودشان چنین ویروسی را گرفته و منتشر می کنند و تحت تاثیر آن زندگیشان پرآشوب می شود. در دنیای کنونی فرصت تامل کافی روی اثراتی که از محیط می گیریم نیست.
درست است
مخصوصا قسمت ترویج بی مسئولیتی ولی یک سوال
در فرهنگ ۸۰ سال گذشته آیا در برخی خانواده این مرسوم نبود
و هر بار شهرزاد می گفت که به خاطر حرف مردم و رسومات سطح پایین چه خوبی ها و انسانیت هایی کشته شد
روابطی که سمی رشد می کرد
زوج هایی که با ازدواج اجباری
مثل قباد و شیرین
یا قباد و شهرزاد
در حقشان اجحاف می شود
آیا به عنوان مشاور خانواده عقاید مسموم ازدواج اجباری را متهم نمی کنید
به نظر من قسمت سمی سریال زیبا نشان دادن نقش های بی مسئولیت مثل قباد و یا حشمت و بقیه است
جایی که خود حشمت از شدت احساس گناه می میره چون می فهمه چه نا حقی کرده
به نظر من چون این سریال با فیلنامه ی اصلی ساخته نشد مردم دچار این سوء تفاهم ها شدند .