به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران، نگاهی داریم به اخبار و حواشی مهم دنیای هنر در روزهای گذشته:
آیا پدرم حق آتش زدن فیلمنامهاش را هم به تلویزیون داده بود؟
حجتالاسلام بصیر سلحشور، با انتشار یادداشتی در فضای مجازی ضمن انتقاد نسبت به حذف مبانی و پیامهای اصلی فیلمنامه سریال حضرت موسی(ع) نوشت: بنا بود فیلمنامه توسط خود مرحوم سلحشور جلوی دوربین برود و هرگونه تغییرات احتمالی هم با نظر ایشان اعمال شود چنانچه در مابقی کارها چنین بوده است.
وی با اشاره به اینکه هر مؤلفی دارای حقوق مادی و حقوق معنوی است این سؤال را مطرح کرد که «پدر ما (
فرجالله سلحشور) زمانی که فیلمنامه این سریال را به صداوسیما واگذار کرد آیا حق آتش زدن آن یا حذف بسیاری از مبانی و پیامهای کار را هم به تلویزیون بخشید؟!
فرزند مرحوم فرجالله سلحشور با اشاره به اینکه حقوق معنوی فیلمنامه «موسی کلیمالله(ع)» به ورثه او منتقل شده نوشت: سکوت ما به این خاطر بوده که بر خلاف برخی ناملایمات، به مدیریت صداوسیما امیدواریم و معتقدیم که در یک فضای تعاملی میتوان دغدغههای مرحوم مؤلف را پیگیری کرد.
حجتالاسلام سلحشور با بیان اینکه تکلیف محتوای فیلمنامه و کارگردانی کاملاً روشن است تاکید کرد: چنین نیست که صداوسیما بگوید چون پول سناریو را ما دادهایم، پس مالکیت مادی و معنوی آن هم از آن ماست و ما تعیین میکنیم که چه کسی بسازد و چگونه ساخته شود یا چه بخشهایی از آن را بسازیم یا حذف کنیم.
وی ضمن دعوت مخالفان به گفتوگو در حضور رسانهها نوشت: حرف ما کاملاً مبتنی بر مبانی گوناگون و استدلال است. حاضرم دلایلی مطرح کنم که چرا باید این اثر توسط آقای شورجه ساخته شود.
انتقاد روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» درباره عزاداری بازیگران
محرم که آمده است، بسیاری از افراد که هیچ گوشهای از زندگی و عادات و منشهای فردی و اجتماعیشان در ایام دیگر سال، نشانی از باورهای مذهبی نداشته و نخواهد داشت، نمونههایی از سوگ و مراسم این ایام را در صفحات خود در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. مانند هر مناسبت تقویمی یا روز دیگر، به این نوع واکنشهای مقطعی و جرقهها که میآیند و میروند، عادت کردهایم و آن را به منزله نوعی همسویی و همراهی با آنچه میان مردم و در کوی و خیابان جریان دارد، میگیریم. اما در امتداد این رفتار، اتفاقی میافتد و امسال به اوج خود رسیده که دیگر مرزهای همراهی همگانی را پشت سر گذاشته و آشکارا به دامنه ریاکاری نزدیک شده است.
در اقوال و احادیثی که هم به واسطه همین منابر و مناسک و هم در طول سالهای مدرسه، به بخشی از ناخودآگاه جمعی ما بدل شده و برای یادآوریشان حتی نیاز به حافظه نداریم، بارها بر اینکه عمل خیر خود را جار نزنیم و از آن برای نمایش نیکوکاری خویش بهره نبریم، تاکید شده است.
این امر به عنوان نکتهای انسانی، آنچنان قابل درک به نظر میرسد که حتی نیاز چندانی به تکرار آن تعالیم حس نمیشود. اما اگر محیط مجازی این روزها و شبها را نظری بیندازید، با تصاویر پرشماری رو به رو میشوید که هر کسی از حضور خودش پای دیگهای نذری پزان در هیاتها یا مراسم سینه زنی و عزاداری در تکیهها و مساجد، به اشتراک گذاشته است.
در دورانی که بیت «بوریاباف اگرچه بافنده ست/ نبرندش به کارگاه حریر» فراموش شدهترین ارجاع تاریخ شعر کهن فارسی است، بسیاری عکسهای متعلق به افراد مشهور یا مثلا مشهور حتی با دوربین حرفهای و اسم و امضای عکاس همراه است.
یعنی میتوان گفت «آفیش»ی در کار بوده و برای ثبت حضور حضرات در مراسم، عکاس و دوربین خبر کردهاند. این فریاد و نمود «من دارم در مراسم شرکت میکنم»، با وانمود و تظاهر، چه تفاوتی دارد؟
وقتی در آیینی برای باور و احوال خویش شرکت میکنیم، چه احتیاجی به اعلام تصویری و خبری، آن هم در این مقیاس و با این کیفیت داریم؟ و اگر این اعلام را مهم میدانیم و برای عکسهایش، میمانیم و میایستیم و عکاس صدا میزنیم، آن خلوص و خلوت و نیت چه میشود؟
در گوشههایی از این جلوهگریهای بیقاعده که گاه مرز حرمت به مقدسین و مقدسات را هم میشکنند و ارایه مجموعه تصاویر این آیین را با فلان جشن هنری و فرهنگی یکی میپندارند و همه خندان و سرخوش رو به دوربین لبخند میزنند و ژست میگیرند، امسال به پدیدهای برمیخوریم که میتواند از اوجهای این خودنمایی ناصواب به شمار آید: بسیاری صفحات مجازی از حضور فلان و بهمان خواننده پاپ در مراسم دهه اول محرم و نوحهخوانی آنها خبر میزنند و عکسهایی با نورپردازی و «ادیت» همانند کنسرتها، ارایه میدهند!
هرچند در ابعاد انتقادی، اینکه موج تازه فعالان موسیقی به جای ترانهخوانی، دارند روند مرثیهخوانی را در آثارشان پیاده میکنند، نکته مطرحی است و انجام این کار به منزله نوعی اقرار غیرحرفهای، اما اینجا از این مساله میگذریم و بحثمان بر سر نکته دیگری است: اعلام پیشاپیش حضور این افراد پشت میکروفن هر هیات و محفل، عکسهایی که گرفته و منتشر میشود و میزان آب و تابی که به شرح ماوقع میدهند، از اصالت اعتقادی چنین حرکتی، چه برجای میگذارد؟
چه کسی میتواند ادعا کند تاریخ اسلام میداند یا «هیاتی» بوده و هست؛ اما از نهان داشتن کارهای نیک و کمک به فقرا چه میان بزرگان دین و چه پیروان قرون و اعصار بعد، هیچ نشنیده و نخوانده است؟ و چگونه میپنداریم محیط مجازی بابت اینکه ابزار جهان امروز است، از آداب ملموس سفارش شده در گذشته دین و عرف، دور میایستد؟
آن جلوههای تظاهر در انظار جماعت که آن همه در احادیث و روایات نکوهش میشد، به سادگی و به روشنی حالا خود را در همین فضای مجازی نشان میدهد و خودنمایی ما را از به رخ کشیدن هر کاری که در این دهه کردهایم، افشا میکند.
همین یک حدیث از پیامبر اسلام را باز بخوانیم و نسبت آن را با عادت امروز دوستان مشهور و مثلا مشهور و عکسهای محرمی صفحاتشان در شبکههای ارتباطی، بسنجیم. تکلیف، روشن است: «ریاکار چهار نشانه دارد: اول، هنگامی که کسی نزد اوست به عبادت خدا حریص است. دوم، در تنهایی تنبل و بیحال است. سوم، در همه امورش به دنبال ستایش دیگران است و چهارم، با تمامی توان در نیکوکار جلوه دادن ظاهرش میکوشد.»
الناز شاکردوست و دوستان در «سراسر شب»
الناز شاکردوست، عکسی از پشت صحنه فیلم «سراسر شب»، تازهترین اثر فرزاد موتمن را در اینستاگرام منتشر کرد.
او درباره این عکس نوشت: «امروز ما همچنان مشغولِ فیلمنامهخوانی هستیم، دفتری که داریم تمرین میکنیم، حیاطی داره که آنتراکتها برای استراحت به اونجا میریم، [امروز] نمنمِ بارون زد و ما فکر کردیم این عکس را به رسم یادگاری ثبت کنیم.»
اعتراض رسانه اصولگرا از ساخت فیلم ایرانی- آلمانی
در روزهای گذشته، خبر ساخته شدن یک پروژه آلمانی در ایران، با تم ازدواج موقت، با واکنش تعدادی از رسانههای اصولگرا مواجه شده است. از جمله نقد سینما درباره این پروژه آورده است:
ساخت فیلم کمدی «سلام ای ایران» به سفارش کانال اول شبکه سراسری آلمان و به کارگردانی فلوریان باکسمایر در ایران آغاز شده که علاوه بر تهران و مونیخ قرار است در کاشان که یکی از سنتی ترین شهرهای ایران است فیلم برداری شود.
داستان این فیلم که از بازیگرانی چون مونا پیرزاد، رویا تیموریان و پژمان بازغی نیز بهره میبرد، درباره جوانی است که رهسپار ایران می شود تا نشانی از پدرش که برای وصول مطالبات مالی به تهران سفر کرده اما ناپدید شده بیابد. او در این جستجو، با خانم مترجمی همراه میشود که برای در امان ماندن از عواقب این همراهی مداوم، مجبور میشود به ازدواج موقت با او تن بدهد!
نقد سینما در ادامه متن، آورده است: - گویا آلمانی ها با نگاه به سینمای ایران فهمیده اند سینماگران ما برای ساخت فیلم طنز هیچ مولفه ای جز تمسخر سنتها و احتمالا شوخی با مسائل جنسی پیدا نمیکنند اما سوال اینجاست که چرا در داد و ستدهای فرهنگی در حوزه سینما، همیشه ایران و فرهنگ ایرانی باید مورد تمسخر و طعنه قرار بگیرند؟
آیا هیچ آییننامه و محدودهای برای فیلمسازی در ایران برای خارجیها، وجود ندارد و هیچ نهادی این مسئولیت را برای خود احساس نمیکند که بر ساخت کمدی از قومیت، ملیت، تاریخ و به ویژه دین و مذهب ایرانیان در خاک کشور نظارت کند؟
آیا شرکت دادن چند بازیگر ایرانی در فیلم به توهین به فرهنگی ایرانی می ارزد؟ کدام کشور مستقل و با فرهنگی اجازه میدهد فیلمی در تمسخر فرهنگ خود بسازند و یا حتی یک قاب زشت یا مضحک نشان دهند؟
روایت روزنامه شهروند از ممنوع الکاری محشن چاوشی
شهریورماه به دهه سوم خود رسیده بود که خبر آمد محسن چاووشی تیتراژ سریال مناسبتی برای دهه دوم محرم را خواهد خواند. آن روز (٢٧ شهریور) نعمت چگینی تهیهکننده این سریال گفت: درباره خواننده تیتراژ سریال «هاتف» پیش از این با محسن چاووشی مذاکراتی داشتیم که خوشبختانه امروز نهایی شد و قرار است تیتراژ این سریال توسط محسن چاووشی خوانده شود.
اما داستان این خواننده و سریال هاتف، به همین سادگی پیش نرفت. خوانندهای که تا بهحال تصمیمات دقیقه نودش، گاهی برای تلویزیون و برخی از برنامهها، حاشیه هم آفریده است. شاید یکی از حاشیههایی که در ذهن مخاطب مانده باشد، حضور او در برنامه تحویل سال است که در دقیقه نود تصمیم گرفت به برنامه نیاید و آن روز مجری برنامه (احسان علیخانی) مجبور به عذرخواهی از مخاطبان شد.
حالا اما باز به نظر میرسد همکاری این خواننده پاپ در هالهای از ابهام قرار گرفته است. همکاریای که خودش تأکید کرده، دیگر حاضر نیست در هیچ زمانی ادامه پیدا کند.
حرف و حدیثهای جدید درباره کار جدید چاووشی با تلویزیون تازه به راه افتاده است؛ برخی زمزمهها هم بعد از اعلام نظر نعمت چگینی، این است که احتمالا چاووشی در صداوسیما ممنوعالکار شده و او نخواسته ابعاد بیشترش را بیان کند. چگینی کلیاتی را مطرح کرده و موافقان این نظر میگویند: چاووشی دست پیش را گرفته و اعلام قطع همکاری کرده است. این گروه معتقدند چون قطعهای که در برنامه دیوار به دیوار از چاووشی پخش شده در مدح حسن روحانی است، برخی در صداوسیما بر او غضب کردهاند.
در همین حال گروهی دیگر معتقدند این آقای تهیهکننده بوده که دست پیش را گرفته و بعد از اعلام قطع همکاری چاووشی با تلویزیون، از تصمیم درباره همکاری نکردن با چاووشی صحبت به میان آورده است. هر چه که باشد این داستان روایتی دوگانه دارد و باید در روزهای آینده منتظر روشنشدن زوایای دیگر آن بمانیم.
تقلید مهناز افشار از گلشیفته فراهانی
چندی پیش گلشیفته فراهانی، پستی منتشر کرد از گریم طولانیاش در فیلم تازه از سری دزدان دریایی کاراییب.
مهناز افشار نیز پستی منتشر کرده و در آن در ویدیویی همچون گلشیفته، مراحل گریم فیلم تازهاش را به نمایش گذاشته و نوشته:
گلشیفته فراهانی هم به این پست واکنش نشان داده، تصویر کامنت او و پاسخ دوباره مهناز افشار را میبینید.
کنایه مهراب قاسم خانی به بهنوش بختیاری و پاسخهای خانم بازیگر
در روزهای گذشته تیزری تبلیغاتی مربوط به تبلیغ یک عطر با حضور بهنوش بختیاری در فضای مجازی منتشر و حرکات عجیب و غریب خانم بازیگر در این تیزر سوژه کاربران فضای مجازی شد. در ادامه اما مهراب قاسم خانی بدون نام بردن از این بازیگر، کنایه سنگینی به بهنوش بختیاری و این تیزر تبلیغاتی زد.
بهنوش بختیاری ابتدا نوشت: اتفاقهای خوب در راه است..همون چیزهایی که در لیست آرزوهام بودن....این روزها هرکس که ممنوع الکارو ممنوع التصویر و خلاصه همه درها به روش بسته س....برکت و احترامی در زندگیش نیست.....واز همه جا اخراج میشه....بواسطه قلب ناصاف و فضولیهای بیجا....و اظهارنظرهای رنگ وارنگ راجع به همههههه....یه گیری به ما میده..بلکه همیشه در صدر اخبار باشه...
خدایا شکرت که انقدر به من عزت دادی که جایی هستم که با پرداختن به کارهای این حقیر....یکی دوروزی تیتر میشن...و بعد دوباره یقه یکی دیگه رو میگیرن...از روزنامه نگار تا الی ماشالله....هرکی که کاروبارش از این دوستان بهتر باشه.....مورد غضب این عزیزانه.......حالا بماند که حرمت رفاقت و همکاری کیلو چند؟؟؟؟حسادت غلبه میکنه ناجوووور.....جالب اینجاس که کسانی با من بد میکنن که من همیشه هواشونو در کارها داشتم.......و هرگز نه آزاری و نه بی احترامی از من دیدن.......و خداوند چقدر ناظر و شاهد بر ذات و روح انسانهاست....
کاش برن با همقد خودشون شوخی کنن.....کاش احترامشون رو دست خودشون نگه دارن.....ما که کاری با کسی نداشتیم.......من آرزو میکنم رفقا از این بیکاری در بیان که دست از سر ما بردارن
سپس پست فوق را پاک کرد و پست زیر را منتشر کرد:
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.
اون مطلبی رو که توی روزنامه ی اعتماد نوشته شده بود تا حدودی باهاش موافق نیستم بالاخره آدمای مشهور مثل بازیگرا الگوی جامعه هستند باید کارای خوبی که می کنند رو تا حدودی به اشتراک بگذارند تا حداقل بعضیا به تقلید از هنر پیشه محبوب و الگوی خودشون اون کار رو انجام بدن فکر نمی کنم از انجام این کار منظور خاصی داشته باشند.
البته این فقط نظر شخصی منه😊
اما هر چیزی که بود آقای قاسمخانی هم حق اینطور صحبت کردنو نداشتن