به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
به گزارش منظوم؛ مرجع سینما و تلویزیون ایران:
روزنامه کیهان نوشت:
«بلیت شرکت در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر در سایتهای تبلیغ و خرید و فروش، عرضه شده است.
بدون تردید، مردم عادی، توان و تمایل خرید کارت حضور در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر را با چنین هزینهای ندارند و افرادی هم که چنین پولی را برای حضور در این گونه برنامهها پرداخت میکنند، عموما از اشراف و کلانسرمایهدارها هستند. بنابراین حضور این طیف از افراد، زمینهساز بروز برخی حواشی ضدفرهنگی -مشابه آنچه در مراسم افتتاحیه رخ داد- خواهد شد.به نظر میرسد که برگزار کنندگان جشنواره فیلم فجر باید تدبیری برای ممانعت از انتقال کارت حضور در آئینهای آغاز و پایان جشنواره فیلم فجر داشته باشند.»
«عرق سرد» داستان خود را با تمام جزئیات روی اتفاقی بنا کرده که در عالم واقعیت برای نیلوفر اردلان رخ داده است. همسر اردلان از نظر ویژگیهای ظاهری، یک فرد معمولی با ویژگیهایی عادی است اینکه دلیل مخالفت او با خروج همسرش از کشور چه بوده هم به خودش مربوط است. بیرقی اما در فیلم این شخصیت را به یک شخصیت روانیِ نامتعادل به تصویر کشیده که حتی حاضر است با ماشین شاسیبلند از پشت به ماشین همسرش بکوبد. شمایل غلیظ و نمادهایی مذهبی و دینی سوار شده روی این کاراکتر را هم باید به آن ضافه کرد. شمایل و نمادهایی که قرار است سیگنالهای دیگری را برای مخاطب ارسال کنند. اگر کسی از اصل واقعیت مطلع نباشد، رفتارهای نادرست و بعضاً روانپریشگونه بَدمَن فیلم را به تفکرات او الصاق میکند. فرد ریاکاری که با انگشتر فیروزهای در دست روی آنتن زنده تلویزیون میرود و اجراهای تلویزیونیاش هم کپی برگردان مجری برنامههای مذهبی تلویزیون است.
برای بیرقی مهم نیست که شخصیت واقعی ماجرا در دنیای واقعی از نظر ظاهری یک فرد معمولی و مجری شبکه ورزش تلویزیون است. او دوست دارد به تماشاگر آدرس دیگری بدهد. دوست دارد بگوید مذهب و مرد مذهبی است که چنین تنگنایی برای زن ایجاد میکند. دوست دارد شکستن همه کاسهکوزهها را به پای کسانی بنویسد که انگشتر فیروزه در دست میکنند و پیراهن یقه آخوندی میپوشند و محاسن بر صورت دارند و نوع مونثشان هم چادریاند (نماینده فدراسیون در تیم ملی) و در منزل خود روضه برگزار میکنند (صحنهای که البته در نسخه نمایش جشنواره حذف شده بود). اما اصل واقعیت اینگونه نیست. محل نزاع در دنیای واقعی چه در مورد اردلان چه در مورد نعمتی، چیز دیگری بوده است.
اینجاست که بیرقی دست به تحریف واقعیت میبرد و با معوج کردن اصل حقیقت، واقعیت را -نه آنگونه که هست بلکه آنگونه که او دوست دارد باشد- برای تماشاگر روایت میکند و به تصویر میکشد. برای همین هم است که شخصیتهای مذهبی فیلم او به طور اگزجرهای منفورند. به اعتقاد نگارنده ایرادی ندارد که آقای کارگردان، اصل واقعیت را برای نیل به اهداف خودش دچار تحریف کرده و به مخاطب خودش، اصل قضیه را نمیگوید. اما سؤال اینجاست که چرا این را علناً در نشست خبری نمیگوید؟ خبرنگار در نشست خبری از او علت این تفاوت را جویا میشود. علت اینکه چرا بدمنهای فیلم را به شمایل مردان و زنان مذهبی در آوردهای. آقای کارگردان اما از پاسخگویی طفره میرود. در جای دیگری خطاب به خبرنگار عنوان میکند که این برداشت تویِ خبرنگار است. در نهایت هم اعلام میکند که سؤال را متوجه نشده است.
روزنامه خراسان نوشت :
«ویدئوی تقطیع شده ای از حرفهای کارگردان «لاتاری» درباره شاهنامه فردوسی، حاشیهساز شده است.
او در این برنامه در پاسخ به رشیدپور گفته بود: «اگر بخواهیم اینطوری نگاه کنیم، شاهنامه فردوسی را هم میتوان اثری فاشیستی، نژادپرستانه، پر از شعار و خشونت تعبیر کرد». و بعد از تأیید تلویحی رشیدپور، مهدویان ادامه داد: «میخواهید من بعضی از ابیات فردوسی را بخوانم که خیلی فاشیستی است؟»
بریده تقطیعشده ویدئوی این گفتوگو که در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، عبارت «اگر بخواهیم ....» را نداشت و بازتابهای فراوانی در میان اهالی هنر و ادبیات داشت.
چند تن از استادان بزرگ زبان فارسی براساس همان ویدئوی تقطیع شده به ماجرا واکنش جدی نشان دادند.
این ماجرا حتی پای برخی مسئولان مشهد و همایون شجریان را هم به میان آورد و اعتراضات تا دیروز ادامه داشت. جالب تر از همه، حرف های مسعود فراستی بود که مدعی شد مهدویان باید سرجایش بنشیند و گنده تر از دهانش صحبت نکند.
با این حال محمدحسین مهدویان، پنج شنبهشب با حضور در برنامه «سینما دو» در گفتوگو با حامد عنقا، درباره ویدئویی کوتاه که از صحبتهایش در «هفت» منتشر شده بود، توضیحی ارائه کرد.
او درباره این ویدئوی تقطیعشده گفت: «وقتی مجری برنامه به من گفت فیلمت فاشیستی و تروریستی است، به نوعی به شاهنامه پناه بردم و گفتم «اگر» این طوری برداشت کنیم، از شاهنامه هم میشود برداشت فاشیستی داشت.» مهدویان در ادامه ضمن عذرخواهی از تعابیری که در «هفت» به کار برده بود، گفت: «اسم پسر من آرش است. چرا آرش؟ آرش از سلاح استفاده کرده، مرزهای ایران را تعیین کرده، ولی فقط جان خودش را نثار کرده و خونی بر زمین نریخته است.»
مشخص نیست صحبت های مهدویان اولین بار توسط چه کسانی تقطیع شده و با چه هدفی جمله شرطی او در این گفت وگو حذف شده؛ اما مهدویان هم می توانست برای بیان منظورش از عبارت های دقیق تری استفاده کند به خصوص این که بین نقد فیلم و یک برنامه زنده مثل هفت، ذکر مثال از شاهنامه که شاهکاری ماندگار است برای دفاع از محتوای یک فیلم کمی نامانوس بود.»
این در حالیست که محمد حسین مهدویان در دو روز اخیر در مصاحبه های مختلف عذرخواهی کرده و اعلام کرده است که برداشت اشتباهی از حرفش شده است.
آخرین اخبار، رویدادها و حواشی روز سینما، تلویزیون، بازیگران و هنرمندان ایران را در صفحهی اخبار منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران میتوانید دنبال کنید.