به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
این مجموعه حال و هوایی متفاوت با یک مجموعه تلویزیونی چهارده قسمتی مناسب ایام نوروز، جریان دارد. قبل از بررسی این سریال، شاید بد نیست بدانیم که این مجموعه، در اصل، سریالی صد قسمتی است که طبق تصمیم مدیران پخش شبکه پنج، 15 قسمت ابتدایی آن در ایام نوروز و مابقی پس از پایان تعطیلات پخش خواهد شد.
بر این اساس، تفاوت این مجموعه با یک سریال چهارده شبی نوروزی مشخص خواهد شد. این مجموعه، ریتم کندتری نسبت به یک سریال مناسبتی دارد. برخی از قسمتهای ماجرا به وسیله روایت و خاطرهنگاری شخصیت زن اصلی و با صدای او روایت میشود و این روال معمول یک درام با ریتم تند نیست.
داستان آن نیز، نه تنها هنوز چندان ارتباطی با حال و هوای عید ندارد، بلکه به نوعی مشکلات ناخوشایند زوج جوان سریال، اوقات مخاطب را به نوعی تلخ هم خواهد کرد. فضای پر از تنش و بدخواهیهای روزمره افراد ساکن ساختمان نسبت به یکدیگر نیز، مزید بر علت شده و این مجموعه به هیچ عنوان شبیه یک مجموعه مناسبتی عیدانه نیست.
به همین دلیل، روند وقوع ماجرا هنوز بسیار کُند و پر از جزییات است. در عوض، به دلیل فرصت بیشتری که تیم سازنده برای پرورش و پیشبرد داستان خود در اختیار داشتهاند، شخصیتپردازی و بسترسازی وقوع رخدادها بسیار پختهتر، با حوصلهتر و عمیقتر انجام شده است. طی رویدادهای کوچک، ویژگیهای شخصی و شخصیتی کاراکترها و همچنین حال و هوایی که قرار است در داستان ایجاد شود، به مرور طراحی خواهد شد.
مازیار میری در اغلب آثارش نشان داده به خوبی فضاسازی و شخصیتپردازیهای با حوصله و پرجزییات را بلد است. در این اثر هم، شخصیتها به خوبی بر اساس خصوصیاتی واقعگرایانه، طراحی شدهاند. خوب و بد مطلق نیستند. در لحظاتی کنش و واکنشی اخلاقیتر و در لحظهای بعد، رفتاری منفعتطلبانه بروز میدهند. در هر دو حالت، کاملاً انسانی رفتار میکنند. سیر وقایع، تقریباً منطقی است. به جز سکانس اجارهکردن آپارتمانی تا بدین حد مشکلدار که از زوجی با چنان شخصیتهایی، این حد از سادهانگاری باورپذیر نبود، در باقی داستان، روند، منطقی و بر اساس رابطه علت و معلولی خوبی پیش میرود.
البته بسیاری از این ویژگیهای استاندارد و حرفهای، مستلزم داشتن فیلمنامهای درست و خوب است. علی خودسیانی، نویسنده این سریال، متنی قابل قبول نوشته که در ترکیب با مهارت کارگردانی مازیار میری، تا اینجا ترکیبی مناسب از آب درآمده است.
در قسمتهای ابتدایی، کشمکشهای داستان، سیری رو به جلو نداشتهاند. بلکه در حرکتی تناوبی، صرفاً رفت و آمدهای آونگی داستانهای فرعی و اصلی را نشان میدهند. این زوج، هنوز هدفش ترک این خانه است و فعلا در تقابل با مشتریهای خانه، تصمیمهای متفاوتی میگیرد و در این میان، همسایهها که همگی دچار مشکلاتی مشابه با واحدهای مسکونی خود هستند، دست به ایجاد آزار و اذیت برای این زوج میزنند.
اما، ادامه چنین روندی برای صد قسمت، قطعاً بسیار آزارنده و طولانی و ناخوشایند از آب درخواهد آمد. لازم است که برای حفظ و جذب مخاطب، داستان سیری رو به جلو پیدا کند و دست از این تکرار تم، بردارد. این سریال، طنز کامل حساب نمیشود. بلکه نوعی ملودرام یا درام مفرح اجتماعی است که گاهی رگههایی از طنز در دیالوگها یا موقعیتها مشهود میشود.
این تکاپوی جستجو، به نوعی، یادآور سریالهایی مانند «من یک مستاجرم» یا «همسایهها» است. مجموعههای همسایهمحور. با یک تفاوت عمده که در آن قبیل مجموعهها، انگیزه افراد در کنش و واکنشهایشان، حفظ سرپناه ایدهآلی بود که در اختیار داشتند و همگرایی ساکنان، برای ارتقای کیفیت زندگی خوب و منازل مناسبی که دراختیار داشتند. اما در این مجموعه، واحد مسکونی ایدهآلی درکار نیست. و همگی مانند محکومین، در چنبره ساختمانی گرفتار شدهاند که آنها را حبس کرده و توان رهایی ندارند. مقصر این وضعیت معلوم نیست و هنوز اراده جمعی برای حل مشکلات وجود ندارد. بلکه همه به فکر فرار و نجات خود هستند.
خود مازیار میری درباره مجموعه خود میگوید: «به نظرم ویژگی سریال «هیات مدیره» زبان و لحن جدید و در عین حال نوستالژیک است. ما این نوع سریالها را در دهههای هفتاد از تلویزیون میدیدیم مانند سریال «همسران» و «خانه سبز» که لحن شیرینی داشتند. تفاوت سریال «هیات مدیره» با دیگر سریالهایی که در این فضا ساخته میشود این است که ساکنان این آپارتمان با هم تصمیم میگیرند معضلات خود را حل کنند؛ این در حالی است که در سریالهای دیگر کمتر به این موضوعات پرداخته شده و این موضوعاتی است که برای من جذاب بود تا سریالی در این زمینه بسازم.»
شاید این مجموعه، قصد نوعی بازسازی با بخشی از افکار عمومی جامعه مخاطب را داشته باشد که در برابر مشکلات جامعه خود، که کم هم نیستند، به اصطلاح «کم» میآورند و تصمیم به رفتن میگیرند. این میل به رفتن و حس ناتوانی در حل مشکلات، از این افراد، انسانهایی عصبی و کمطاقت و منفعتمحور میسازد که بعضاً خود و دیگران را آزار میدهند. دقیقاً مشابه آنچه از فضا، مشکلات و کاراکترها و رفتارهایشان در مجموعه شاهد هستیم. اما بنظر میرسد این مجموعه که از شبکه پایتخت پخش میشود و مخاطبانش جمعی بزرگ از آپارتماننشینهای کشور هستند، قصد دارد راهحلی متفاوت ارائه دهد.
نشانههایی برای این چرخش رویکرد در مجموعه هویداست. نام مجموعه «هیئت مدیره» و اشاراتی به نداشتن مدیر یا مدیر مناسب که در دیالوگها مطرح شده، نشان میدهد که این مجموعه شاید برخلاف بسیاری از مجموعههای مشابه، راهحل محور است و صرفاً قصد نشاندادن یک وضعیت و توصیف آن را ندارد.
باید منتظر و امیدوار ماند که فیلمنامهنویس و کارگردان، به خوبی ا زعهده برآیند.
بازیگران مجموعه هم، خوب و مسلط نقش خود را ارائه کردهاند. هرچند برخی از آنها در نقشهایی ظاهر شدهاند که برای آنها تقریباً بدل به کلیشه شده. مثلاً ملیکا عبدالرزاقی و مریم امیرجلالی، نقشهایی مشابه آنچه در این سریال بهعهده دارند، زیاد بازی کردهاند.
هرچند در مدیوم تلویزیون، و در سریالی آموزشی و ملودرام اجتماعی مفرح و سبک، شاید چندان هم جای پرهیز از چنین کلیشههایی نیست. بالاخره سازندگان نیاز دارند که مخاطب را به هر ترفند به تماشای مجموعه خود جلب کنند و گاهی استفاده از جذابیت حتی کلیشهای برخی هنرپیشگان و توانایی شناختهشدهشان در مدیوم مجموعه تلویزیونی قابل اغماض و پذیرفتنی است. در کنار برخی از این تکرارِ کلیشهها، شاهد این هم هستیم که احسان کرمی، مجری موفق و نامآشنای تلویزیون، برای نخستین بار کنار حدیث میرامینی، نقشهای اصلی این سریال را بازی میکنند و تا اینجا باید گفت که احسان کرمی بهخوبی از عهده ایفای نقش خود برآمده و بدون اغراق، بسیار مسلط و بهاندازه، ریاکتهای مورد نیاز نقش خود را ارائه میدهد.
از بازیگران دیگری همچون ثریا قاسمی، لیلی رشیدی و کمند امیرسیلمانی و ... در فرهست هنرپیشگان این مجموعه نام برده شده است که هنوز وارد داستان نشدهاند و مشخص نیست که قرار است تیپهای شناختهشده قبلی را تکرار کنند یا شاهد شخصیتسازی جدیدی از آنها خواهیم بود.
با توجه به آنچه گفتهشد، مقایسه این سریال با دیگر مجموعههای نوروزی صدا و سیما در عید امسال، دیگر وجهی ندارد. بررسی اینکه در رقابت با «پایتخت»، «کلاهقرمزی» و ...، کدامیک موفقتر بودهاند، دیگر نیازی نیست. این سریال اساساً با هدف رقابت با مجموعههای پرشتاب و فانتزی عیدانه را نداشتهاست و به امید جذب مخاطب، پس از اتمام تعطیلات است. مولفههای لازم برای جذب مخاطب را هم در حد قابل قبولی داراست. باید منتظر اتمام تعطیلات ماند و بعد ارزیابی کرد که این سریال در مقایسه با مجموعههای نودشبی متداول صدا و سیما چه جایگاهی خواهد داشت.
از دیگر بازیگرانی که مازیار میری را در ساخت این مجموعه همراهی کردند، میتوان از امیررضا دلاوری، رحیم نوروزی، رابعه مدنی، فریده سپاه منصور، زهرا داوودنژاد، مسعود کرامتی و سیاوش طهمورث نام برد. تهیهکنندگی این اثر هم بهعهده مهران رسام بوده است.
بعد حداقل اگه دخالت هم میکنید متوجه منظور طرف بشید بعد!
فقط کار های شاخص مازیار میری رو با این اثر مقایسه کنید تا متوجه بشید صرفا یه زنگ تفریح بوده براش ساخت این سریال!
موضوعات اش هم همه دست مالی شده و تکراری بود. واقعا دوره این سریال های آپارتمانی تموم شده ولی بازم میسازن نمیدونم چرا. خود آقای مازیار میری هم برای زنگ تفریح ساخته بود این سریال رو، اینو از روی میزانسن هایی که با بی حوصلگی انجام شده بودن میگم.
داستانش خوب و دغدغه ی خیلی از مردم بود
روابط و فضاش اغراق شده نبود و شبیه زندگی های عادی بود که باعث میشد راحت بشه باهاش همزادپنداری کرد. بازی احسان کرمی و خانم میرامینی و شخصیت نقش هاشون رو خییلی دوست داشتم.👍👍