به ازای هر نفری که با دعوت شما در منظوم ثبتنام میکنند 20 امتیاز میگیرید.
لینک دعوت:
خطر لو رفتن داستان
درباره ی «لاتاری» تا همین لحظه، نقدها و نظرات مثبت و منفی بسیاری نگاشته شده که به نظر اینجانب، علاوه بر نقدهای ساختاری و فنّی، به اندازه ی کافی از این فیلم تعریف و تمجید و تشویق نیز به عمل آمده است؛ پس در نقد حاضر، تعریف از نقاط مثبت فیلم، ضروری نمی نماید و لذا مقصود این نوشتار، نقد تنها از لحاظ محتوا است.
تعریفی که «لاتاری» از مفهوم غیرت ارائه می دهد، نه تنها جامع و مانع نیست، بلکه تناقض آلود نیز هست. زیرا هدف، ترویج غیرت بوده است؛ بگونه ای که تجاوز، نمونه ای از بی غیرتی و صفتی بسیار مذموم معرّفی می شود؛ امّا دوستی دختر و پسر در دقایق ابتدایی فیلم، از مصادیق بی غیرتی به حساب نمی آید و حتی این عمل نامشروع، امری عادی جلوه داده می شود. جالبتر آنست که دقیقاً کسی در این فیلم به عنوان قهرمان با غیرت بودن معرّفی می گردد که آن دختر را برای دوستیِ خود انتخاب کرده بود!
زیبا کرمعلی و ساعد سهیلی در فیلم سینمایی لاتاری
برویم جلوتر...؛ پدر دختر که طبق فحوای فیلم، صاحب خانواده ای با فرهنگ متوسّط و کمی هم سنّتی است، تنها به طمع یک وعده ی پوچ نسنجیده، مثل آب خوردن راضی می شود به مشغول شدن دختر کم سنّش در کشوری غریب و بیگانه با مردمانی معلوم الحال! یعنی یک اقدامی که در نظر چنین خانواده هایی، به شدّت فاقد اعتبار و رسمیّت است.
اکنون با یک جهش، از نیمه ی اوّل و راکد و کِسل کننده ی فیلم عبور کرده و وارد دقایق میانی آن می شویم. پسری که در رسیدن به معشوقه اش، خود را بازنده می یابد، به طور اتفاقی مربّی فوتبالی دارد که این مربّی نیز خیلی اتّفاقی، هم یک دوست بلندپایه اطلاعاتی دارد و هم یک دوست که دقیقاً در همان کشور وقوع حادثه، ساکن است که این دوست ساکن دُبیِ او نیز، خیلی اتّفاقی با آن دوستِ اطلاعاتی او ارتباط دارد!!! همه ی این وقایع اتّفاقی، مانند حلقه های زنجیر، تا جایی امتداد می یابند که فیلمنامه، دقیقاً طبق مراد دل نویسنده و تماشاچیان به پایان برسد. کاش تمام هزاران پرونده ی جنایی و قضایی در صف دادرسی نیز، همینگونه به دوستان اطلاعاتی و بچه های بالا و لباس شخصی ها و ... وصل بودند!
جواد عزتی در فیلم سینمایی لاتاری
امّا می رسیم به سکانسهای پایانی و اکشن و هیجانی فیلم که برای مخاطب عام، بسیار ذوق آور و سرگرم کننده بود؛ ولی برای مخاطب خاص و نکته سنج، بحث فرق می کند. مأموران اطلاعاتی، طبق یک نقشه ی معیّن، بر خلاف قانون پسر جوان را که هیچ مأموریتی از هیچ کجا ندارد، به مصاف مجرمی سلاح به دست می فرستند که هیچ هراسی از قتل ندارد! سپس صبر می کنند تا پسر جوان خوب درگیر شود و خونین و بی حال، نقش زمین شود. آنوقت تازه نیروی اطلاعاتی وارد عمل می شود و قهرمانانه از پشت درب، تیر خلاص را خیلی دقیق به مغز مجرم ردیف اول، شلیک می کند؛ آن هم بدون لحاظ حتی یک درصد احتمال اینکه شاید کس دیگری غیر از مجرم پشت درب باشد! این هیجان تخیّلی به چه قیمت؟ به قیمت جیغ و حورا و کف و سوت تماشاچیان؟
هادی حجازیفر در فیلم لاتاری
شاید بهتر بود عوامل سازنده ی این فیلم، پس از دو موفقیت پیاپی برای فیلمهای «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» در جشنواره فجر، خوشحالی ناشی از این موفقیتها را کمی مدیریت می کردند و این بار در جشنواره ی فجر شرکت نمی کردند تا با یک وقفه ی کوتاه، در جشنواره های بعدی با دست پُرتر و تجربه ی بیشتری ظاهر می گشتند.
شما چقدر با این مطلب موافق هستید؟ نظر شما درباره این مطلب و اثر چیست؟ نظر خود را در پایین همین صفحه بنویسید. [منظوم تنها ناشر نقدها است و این به معنای تایید دیدگاه منتقدان نیست.]
شما نیز میتوانید نقدها و یادداشتهای خود درباره آثار سینما و تلویزیون را با نام خودتان در منظوم (معتبرترین مرجع نقد سینما و تلویزیون ایران) منتشر کنید. هماکنون مطالب خود را به آدرس ایمیل Admin@Manzoom.ir برای ما ارسال کنید.
نقد، یادداشت، تحلیل، بررسی و معرفی منتقدین از فیلمهای سینمایی، سریالها و برنامههای تلویزیونی ایرانی را در صفحه نقد فیلم سایت منظوم مرجع سینما و تلویزیون ایران بخوانید.
تمام نکات مثبتی که فیلم داشت و کم هم نبود رو نادیده گرفت